نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه تهران

چکیده

هنر هخامنشی، هنری درباری و تحت تأثیر هنر ملل تابعه مانند بین­النهرین، مصر و آسیای صغیر بوده است. این مقاله به بررسی، مطالعه و مقایسه­ی تناسب­های انسانی، مجسمه‌ها و نقوش برجسته­ی دوره­ی هخامنشی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین آثار هنری این دوره می­پردازد. تناسب در طبیعت نیز قابل‌مشاهده و مفهوم آن مفهومی در دانش ریاضی است که در هنرهای بصری اهمّیت به‌سزایی دارد؛ چنانچه فرمول نسبتِ تقسیمِ طلایی در تناسب که در طبیعت و ساخته‌های انسانی مانند مجسمه‌ها و بناها مشاهده می­شود. در این پژوهش به بررسی تأثیرپذیری آثار هنریِ دوره­ی هخامنشی از هنر ملل تابعه به‌عنوان مرجع و منبع تناسب­ها در هنر این دوره پرداخته می­شود. نتایج این بررسی نشان می­دهد که تناسب­های انسانی موجود در هنر هخامنشی تحت‌تأثیر هنر و قواعد تناسب­های هنری بین­النهرین و یونان و از همه بیشتر، مصر بوده و قابل ذکر است که بین اوج هنر هخامنشی ـ از نظر کاربرد قواعد تناسب در معماری و مجسمه‌سازی ـ و هنر مصر شباهت‌های زیادی مشاهده می­شود.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Human Figure proportionality in the Iranian Achaemenid and Egyptian Arts

نویسنده [English]

  • Rahim velayati

----Assistant Professor, Department of Archaeology, University of Tehran

چکیده [English]

Achaemenid art is royal Courtly art which has been influenced by subordinate nations arts. The different nations like Mesopotamian, Egyptian and Anatolian. As it is clear that Achaemenid art as a magnificent court art was a modest imitation of the another nations art But they did not ever blindly imitate others' art,but they transformed what they took from others and changed into Iranian art;and becouse of that, the coordination and harmony that was seen in the Achaemenid style,  was the localization of the artistic element of other nations.This paper trying to discuss, analyze and compare of human proportions of statues and reliefs as one of the most important artificial evidence of Achaemenid dynasty. Proportion also is visible in nature. Anatomical proportion is a mathematical concept which that important in visual arts. The formula of a golden division in Proportion is also visible at the nature and human artifacts such as statues and monuments. In this study, the influences of the Achaemenid art from subordinate nation's arts have been considered as a source of proportions in this period. The results indicate that human proportions in Achaemenid art has been Influenced by art and artistic proportions rules of Mesopotamia, Greece and specially Egypt. It is noted that highest point of Achaemenid art in terms of use principles Proportion in architecture and sculpture is very similar to the Egyptian art.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Proportions
  • nature
  • Art
  • Achaemenid
  • Mesopotamia
  • Greece
  • Egypt
افهمی، رضا (1385)، «فرهنگ بصری حاکم بر بازنمایی در هنر هخامنشی»، استاد راهنما: دکتر علیرضا هژبری نوبری، رساله دکتری، دانشگاه تربیت مدرس.
ــــــــــ (1385)، «تناسبات انسانی در هنر هخامنشی»، هنرهای زیبا، دوره1 شماره­ 28، صص 104ـ 93.
بریان، پیر (1378)، امپراتوری هخامنشی، ترجمه­ی مهدی سمسار، تهران، زریاب.
خورشیدیان، اردشیر (1378)، نگرشی نو بر تخت جمشید، تهران، ماکان.
سعیدی، فرخ (1376، راهنمای تخت جمشید،  نقش رستم و پاسارگاد، تهران، میراث فرهنگی.
شارپ، نارمن رلف (1384)، فرمان­های شاهان هخامنشی، تهران، پازینه.
شکاری نیری، جواد (1380)، «زمینه­های تأثیر هنری و معماری حوزه­های تمدّنی افریقا و ایران در طول تاریخ  هخامنشیان»، مجموعه مقالات (جلد2)، تهران، مرکز مطالعات آفریقا، صص 25-32.
رف، مایکل (1381)، نقش­برجسته­ها و حجّاران تخت جمشید، ترجمه­ی هوشنگ غیاثی­نژاد، تهران، گنجینه­ی هنر و میراث فرهنگی.
گاردنر ، هلن (1374). هنر در گذر زمان، ترجمه­ی محمّدتقی فرامرزی، تهران، نگاه.
گشایش، فرهاد (1384). تاریخ هنر ایران و جهان، تهران، عفاف.                  
گیرشمن، رمان (1346). ایران از آغاز تا اسلام، ترجمه­ی محمّد معین، تهران، بنگاه ترجمه و نشرکتاب.
هارت، فردریک (1382)، 32 هزار سال تاریخ هنر، نقّاشی، پیکرتراشی و معماری، ترجمه­ی موسی اکرمی و دیگران، تهران، پیکان.
هوار، کلمان (1379) ایران و تمدّن ایرانی، ترجمه­ی حسن انوشه. تهران، امیرکبیر.
هینتس، والتر (1387) داریوش و ایرانیان، ترجمه­ی پرویز رجبی، تهران، ماهی.
Azarpay, G., 1987. Proportional guidelines in Ancient Near Eastern Art, Journal of Near Eastern Studies, 46: 183-213.
Bard, K., 2007. An Introduction to the archaology of Ancient Egypt, John Wiley & Sons, New York,United State.
Diggins, J. E., String, straightedge, and shadow, New York, Viking Press pp.123-124.
Hinz, W.A., 1976, Darius und die Perser, Eine Kulturgeschichte der Achämeniden, Baden-Baden.
Mekhitarian, A., 1974. Egyptian, painting, translated by Gilbert,Stuart, Foudation Egyptologique reine Elisabeth, Brussels
Mysliwiec, K., 1998. Herr Beider Länder: Ägypten im 1. Jahrtausend V. Chr Mainz.
Robins‌, G., 1985. Standing figures in the late grid system of the 26 th Dynasty, Studien zur Altägyptischen Kultur. 12: 102-116.
Robins, G., 1988. Proportions in Persian and Egyptian Art, Bulletin of the Egyptological Seminar.
Sehulz, R. & Seidel, M., 2007. Egypt –the world of the Pharaohs, Hf ullmann, Potsdom, Germany.
Tenbrock, R. H. 1975. Earth and civilization, Berlin,Schroedel Pub.Co.