نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری باستانشناسی دورۀ اسلامی دانشگاه تهران
2 استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه تهران
چکیده
سلادن،ازقدیمیترینسفالهایتولیدشدهدرچیناست که نخستینبار در 3500پ.م به صورت پروتوپروسلین ((Proto-porcelain در ایالت چگینگ تولید شد. ساخت سلادنهای واقعی در دورۀ هان (206پ.م-221م) آغاز شد و تولید آن تا قرن 17م/ 11هـ.ق در کورههای مختلف شمال و جنوب چین تداوم داشت. هدف این پژوهش، بررسی ورود نخستین گونۀ سلادن به ایران و نیز تبیین الگوی پراکندگی آن در مناطق مختلف ایران (شامل سواحل خلیج فارس و دریای عمان و نیز مناطق داخلی ایران) در قرون اولیۀ اسلامی است. روش پژوهش مبتنی بر بررسی آثار و منابع مکتوب اعم از منابع چینی و ایرانی و نیز مطالعۀ تطبیقی نتایج گزارش کاوشها و بررسیهای باستانشناسی در محوطههای قرون اولیۀ اسلام در ایران، چین و سواحل و جزایر غیرایرانی خلیجفارس است. نخستین سلادنها به نام گونۀ یوئه در قرن 3هـ.ق/ 9م از طریق مسیر دریایی به بندر سیراف وارد شد و در این منطقه و برخی مناطق همدورۀ دیگر رواج یافت. با توجه به مقایسۀ تطبیقی دورههای فرهنگی حاوی سلادن یوئه در سیراف، کیش، هرمز، بنادر غیرایرانی خلیجفارس و نیز برخی مناطق داخلی ایران، به نظر میرسد که صادرات این نوع سفال یعنی سلادن یوئه در قرن12م/ 6هـ.ق به دلیل تغییر کورهها، جای خود را به سلادن گونۀ لانگ چوآن میدهد. با توجه به فراوانی یافتههای یوئه در مناطق ساحلی خلیجفارس و دریای عمان و نیز بهدستآمدن نمونههای اندک در مناطق داخلی ایران، به نظر میرسد که این سفال از یک توزیع ساحلی برخوردار بوده و در مناطق داخلی رواج اندکی یافته است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
The First Yue Celadon in Iran and its Distribution Pattern in the Early Islamic Period
نویسندگان [English]
- Mahsa Faizi 1
- Firoz Mahjour 2
1 Ph.D. Candidate, Department of Archaeology, University of Tehran
2 Assistant Professor, Department of Archaeology, University of Tehran
چکیده [English]
Celadon as one of the oldest potteries originated at China during the Shang Period (3500 B.C (in Zhejiang province. From the Han dynasty (206-221 A.D), true celadon ware started to appear and these advances would be followed by various kilns in northern and southern china until 17th century. The main aims of this study include: determining the date of first arrival of celadon pottery to Iran and its distribution in the various parts of Iran in early Islamic periods.
Our study mainly is based of the use of historical written sources of China and Iran alongside the comparative survey of the data which found out from archeological studies in coastal regions of Persian Gulf and Oman Sea and main interior sites of Iran in early Islamic Period.
We found that at the first time the Yue Ware were appeared in Siraf in the late 9th century and lasted there about 12 th centaury. The Yue Wares not only in Siraf but have been seen from the same horizons of Kish, Hormuz, Nishabur and even from the southern coastal sites of the Persian Gulf. It seems that after this time because of the changes occurred in the Yue Wares production kilns the wares were replaced by the Longquan Celadon pottery techniques. Regard the large quantities of Yue wares in the [1]coastal regions of Persian Gulf and Oman Sea it seems that instead the interior regions, the Yue wares were just common in the coastal areas may due to the proximity to the sea trade routes
[1]
کلیدواژهها [English]
- Celadon
- Yue Wares
- Chinese Pottery Tradition
- Iranian Costal Regions
- Persian Gulf
1. مقدمه
سفال و چینی برای قرون متمادی یکی از مهمترین کالاهای تولیدی در ایران و چین به شمار رفته و نقش مهمی در عرصۀ اقتصاد، فرهنگ، صنعت و هنر این کشورها ایفا کرده است. اهمیت سفال به عنوان مادۀ تجاری در اقتصاد هر دو کشور، سبب رقابتهای تنگاتنگ و آمیختگی شدید سنتهای سفالگری شده است، بهصورتیکهدربرخیبرهههایتاریخیاینارتباطهاوبرهمکنشهادرزمینۀ سفالگری، به اوج خود میرسد. در این میان، سفال سلادن به عنوان قدیمیترین چینی تولید شده در چین، یکی از شناختهشدهترین سفالها نه تنها در خاورمیانه، بلکه در جهان به شمار میرود. این سفال برای قرون متمادی و تقریباً بدون وقفه از چین به کشورهای جنوب شرق آسیا، خاورمیانه و آفریقا صادر شده است. ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای خاورمیانه، برای یازده قرن مقصد سفالهای سلادنی میباشد که چه برای مصرف در داخل ایران و چه به جهت صدور به سایر کشورهای جهان اسلام از طریق ایران، در چین تولید میشدند.
نخستین سلادنها، در 3500پ.م در ایالت چگینگ واقع در چین جنوبی تولید شدند (Chen, 2000:3) و از آن پس تا قرن 16م، تولید آنها به صورت مداوم در مناطق مختلف چین شمالی و جنوبی ادامه یافت (Valnstein, 1988:203). گذشت زمان، تغییر سلیقه، تفاوتهای جغرافیایی محل کورههای تولیدکننده و تحولات سیاسی و اقتصادی در طی این روند طولانی، گونههای مختلفی از سفالهای سلادن را به وجود آورده است.
تقسیمبندی سلادنها معمولاً به دو صورت زمانی و مکانی صورت گرفته است. تقسیمبندی زمانی یا تاریخی بر اساس سلسلهها (6:Chen, 2000) صورت گرفته و منظور از تقسیمبندی جغرافیایی یا مکانی، تقسیمبندی سلادنهای چین شمالی و چین جنوبی (Garner, 1959:26) است. بر اساس هر کدام از این دو شیوۀ تقسیمبندی، قرن سوم تا قرن دوازدهم میلادی، نقطۀعطفی در سیر تاریخی سلادن به شمار میرود Chen, 2000:26) ،2007:12 Fuqua, ،Yun, 2005:12). در این دوره، دشت نینگ'شائوکینگ (Ning-Shaxoing) در بخش شرقی چکینگ، به تولید سلادنهای بسیار معروفی با نام «یوئه» پرداخت (Chen, 2000:6). یوئه، کوتاهشدۀ نام شهر یوئه زو (Yuezhou) است و در حالت کلی، به کورههای تولیدکنندۀ سلادن لعاب زیتونی اطلاق میشود که در اطراف دریاچۀ یوئه زو پراکنده بودند (2007:12 Fuqua,).
این ظروف از قرن 9م بهبعد برای تجارت به بندر نزدیک نینگ بو فرستاده میشد و بعدها این گونه سفال به فاصلۀ 5000 مایل از خاستگاه خود از طریق راه دریایی به شرق افریقا و خاورمیانه صادر میشد (Yun, 2005:40).
در دورۀ تانگ (618-907 م)، در پی کشف راههای دریایی و بازارهای جدید در طول اقیانوس هند، تجارت خارجیباجهانغربرونقگرفت،کهمهمترینکالاهایصادراتیچای،نمکوسفالبود(100 Tampeo, 1989:). گواه این امر، قطعات سفالها و چینیهای مربوط به دورۀ تانگ است که در بسیاری از ممالک مانند کره (Won-Bok, 2009:200)، ژاپن (Yun, 2005:40)، فیلیپین ((Ibid، ایران، عراق و مصر ((Whitehouse,1968:17 به دست آمده است. در ایران قطعات فراوان سلادن در بنادر مختلف خلیج فارس و دریای عمان نظیر سیراف، کیش، هرمز و سایر مناطق داخلی مانند سیرجان، شوش، نیشابور و گرگان کشف شده است. سلادن در میان چینیهای وارداتی به جهان اسلام از اهمیت والایی برخوردار بوده است، چرا که از مهمترین چینیهای صادراتی به شمار میرفته و از تنوع گونهای جالبتوجهی برخوردار بوده است. از این رو این پژوهش بر آن است که علاوه بر روشنکردن ورود نخستین سفالهای سلادن چینی به ایران، به بررسی گونههای وارداتی و تبیین الگوی پراکندگی آنها در محوطههای باستانی قرون اولیۀ اسلامی ایران بپردازد.
2. سلادن
عنوان سلادن، به ظروف سفالین با خمیر، سنگی (Stoneware) و یا چینی (Procelain) اطلاق میشود، که به دلیلوجودآهندرلعابدرطیعملیاتپختبه طیف رنگهای سبز، سبزآبی و سبز خاکستری تبدیل میشود. البته برخی مواقع بر اثر اکسیداسیون، رنگ لعاب به قهوهای و یا خاکستری روشن نیز میگراید (Garner, 1959:362) (تصویر 1). خاک سلادنها از جنس خاک چینی، شامل کائولین (Kaolinite) است که در واقع سیلیکات آلومینیوم هیدارته شده با ترکیب شیمیایی OH4) ) AL2 si2 o5است. با افزودن آب به خاک چینی، چسپندگی آن بسیار فراوان و قابلیت شکلدهی آن بالا میرود (Zakin, 2011:12-13). حداقل حرارت لازم در کورهبرای تولید یک سلادن مرغوب، 1260درجۀ سانتیگراد یا 2300درجۀ فارنهایت است ((Dewar, 2002:43.
لعاب سلادن بدون افزودن مواد رنگی، شفاف و بیرنگ است ولی با افزودن مقادیر مختلف اکسید آهن، به رنگهای مختلف در میآید. در واقع، رنگ لعاب سلادن، بسته به میزان اکسید آهن آن میباشد (Britt, 2007:67). با افزودن از 3/. درصد تا 3 درصد اکسید آهن، رنگ لعاب از سبز آبی تا سبز متفاوت است و افزودن 4 درصد اکسید آهن سبب ایجاد رنگ زیتونی لعاب میشود (Ibid:68). در واقع، رنگ خاکستری و یا سبز لعاب، نتیجۀ تبدیل محتویات آهن سهظرفیتی (Ferric) به فروس یا آهن دوظرفیتی (Ferrous)، یعنی ترکیب (Fe2O3 → FeO) در جریان پخت است ((Dewar,2002:43.
بهطورکلی، رنگ سلادنها عموما شامل زیتونی، زرد، عسلی یا کهربایی، سبز، آبی و یا آبی آسمانی است (Ibid).
3. خاستگاه سلادن
نخستین سلادنها به صورت پروتو-پروسلین در 3500پ.م تولید شد و در طی سلسلۀ شانگ (1600-1046پ .م) به اوج خود رسید (تصویر 1) (Chen, 2000:3). در دورۀ هان (206-221م) برای نخستینبار سلادنهایی از جنس چینی ساخته شد. این نوع سلادنها در دورۀ سونگ (960-1279م) از نظر مهارت در تکنیک و تزیین، به منتها درجۀ ظرافت و زیبایی رسید. لذا بسیاری، از این دوران به عنوان دوران بلوغ سلادن یاد کردهاند (Ibid) (تصویر 2). با آن که در دورۀ یوآن (1271 - 1368م) و دورۀ مینگ (1368-1644م) سلادن همچنان تولید میشد، اما این دورهها به عنوان دوران افول سلادن قلمداد میشوند (Deng, 2011:49) (تصویر 3). توضیح آن که در دوران مینگ (1368-1644م) نیز با رواج ظروف آبی و سفید، کورههای سلادن، تولید خود را متوقف کردند و آن دسته از کورههایی هم که در اواخر این دوره همچنان به تولید ادامه دادند، تنها به تولید سلادن خشن و معمولی با کاربرد روزمره پرداختند (Valnstein, 1988:203).
4. کورههای تولیدکنندۀ سلادن از 3500 پ.م تا دورۀ تانگ
نخستین کورههای تولیدکنندۀ سلادن در 3500 پ.م در چین جنوبی و در ایالت چگینگ واقع شدهاند (1987:5 Tregear,). از مهمترین کورههای چگینگ، میتوان به کورههای شائو هسینگ ( 1987:5 Tregear,) و کورههای متعددی در کرانۀ رودخانۀ نینگ بو ( 1956:1 ,Lee) اشاره کرد. در دورۀ هان (206-221م-) نیز کورههای شانگ (واقع در شمال چگینگ) از مهمترین کورههای تولیدکنندۀ سلادن به شمار میرفتند ,Tregear, 1987:5) Chen, 2000: 3). این ایالت تا سلسلههای وی (Wei) (220- 265م)، جین (Jin) (265- 420م)، سلسلههای شمالی و جنوبی (420- 589م) و سلسلۀ تانگ (618–907م) همچنان به تولید سلادن میپرداخت (Chen, 2000: 3). مهمترین کورههای تولید سلادن در سلسلۀ تانگ در دشت نینگ-شائوکینگ در بخش شرقی چکینگ واقع شده است (Yun, 2005:12). این کورهها به دلیل ظهور بسیاری از کورههای قابلتوجه در شمال و همچنین کورههای نظیر لانگ چوان در چکینگ جنوبی به تدریج رو به افول نهادند و در نهایت به صورت کلی، کورههای سونگ، جایگزین آنها شد (Chen, 2000: 5-6).
نخستین کورههای سلادن در چین شمالی به صورت محدود در اوایل سلسلۀ تانگ شامل کورههای یائوجو واقع در حدود 75 مایلی شمال چانگ ' ان (Ch'ang-an) بود. به این دسته سلادنها به دلیل قرارگیری در چین شمالی، عنوان سلادن شمالی اطلاق گردید (Lee, 1956:12). به طور کلی، سفال سلادن در دورۀ سونگ به اوج خود رسید. در این دوره، کورههای منطقۀ لانگچوآن در بخش جنوبی چگینگ، به ساخت سلادنهای بسیار زیبا پرداختند. علاوه بر این کورهها، کورههای متعددی در خارج چگینگ و در مناطق مختلف شمالی و جنوبی چین احداث شد، که برخی از آنها نظیر کورههای کوون تا دورۀ مینگ و برخی نظیر کورههای یائوجو تا دورۀ یوآن به حیات خود ادامه دادندMeldley, 1974:84) (.
5. ورود سلادن گونۀ یوئه به ایران
قدیمیترین سلادن وارد شده به ایران بر اساس کاوشهای وایتهاوس، سلادنهای گونۀ یوئه در سیراف است که در مرحلۀ 2A(1) به دست آمده و متعلق به اواخر قرن 3 هـ.ق/9م است (تصویر4) (Whitehouse, 1968:17). در کاوشهای سال 1389هـ.ش نیز در سیراف (اسماعیلی، 1389) در ترانشۀ B سلادن گونۀ یوئه به همراه گونههای دیگر سلادن بهدست آمده که به قرن 3 هـ.ق/9م تاریخگذاری شدهاند (اسماعیلی، 1389 :202).
تاکنون، با توجه به گزارش کاوشها و بررسیهای باستانشناسی در مناطق خلیج فارس و دریای عمان و نیز مناطق داخلی ایران، هیچگونه مدرکی دالّ بر وجود سفالهای سلادن در ایران قبل از دوران اسلامی به دست نیامده یا لااقل گزارش نشده است. در مسالک و ممالک ابن خردادبه از منابع جغرافیای تاریخی قرن 3 هـ.ق/9م از سفال سبزرنگ به عنوان یکی از کالاهای وارداتی از چین یاد شده است (ابن خردادبه، 52:1370 ). علاوه بر این، بر اساس مطالعات جان گای (John Guy) که بیشتر بر مبنای مطالعۀ منابع مکتوب چینی صورتگرفته است، قبل از قرن اول هجری قمری، حجم تجارت خارجی چین بسیار اندک بوده، ولی در دورۀ تانگ قرن (906 – 618 م) تجارت گیاهان معطر خاورمیانه و ادویهجات جنوب شرق آسیا با چین رونق میگیرد و در قرن 3هـ.ق/ 9م از سفال برای اولینبار به عنوان مادۀ تجاری استفاده میشود (71 Kennet, 2004: Guy,1986:76,). علاوه بر مطالعات گای، پژوهشهای باستانشناسان نیز نشان میدهد که صادرات سفال و چینیجات به خاورمیانه پیش از قرن 3هـ.ق/9م رونق نیافته است(Rougeulle, 1990:3; Kennet, 2004, 71; Watson, 2004: 455). در میان چینیهای وارداتی، سلادنی را که در این دوره دولت چین صادر مینمود، سلادن گونۀ یوئه (تصویر 5 و 6) بوده است، که علاوه بر ایران، در عراق و مصر ((Whitehouse, 1968:17 نیز به دست آمده است. در کره نیز وضعیت به همین صورت بوده است چرا که نخستین چینیها در پی افزایش صادارت خارجی چین در اواخر قرن 9م تا اوایل قرن 10م به این کشور وارد میشود (Whitfield and Chan, 2009:200). در این دوره سلادنهای یوئه به کره صادر میشود و از آن پس مورد تقلید هنرمندان کرهای قرار میگیرد (Won-bok, 2009:16). در مسیر ارتباط دریایی ایران و چین، قدیمیترین مرکزی که سلادن در آن به دست آمده شانگا در ساحل شرقی آفریقا است، که در آن سلادن یوئه در لایههای فازهای 4 و 15 و در ترانشههای 6-10 مربوط به میانۀ قرن 3 تا 6 هـ.ق /9 تا 12م بهدست آمده است (47 Kennet, 2004:). پس از شانگا، سیراف و صحار از قدیمیترین مراکزی هستند که در آنها سلادنهای همدوره یعنی اواخر قرن 3هـ.ق (گونۀ یوئه) به دست آمده است (2).
6. سلادن گونۀ یوئه
جنس این نوع ظروف از خمیرۀ سنگی بسیار ظریف با بافتی متراکم است. رنگ خمیرۀ این ظروف در هنگام پخت از نخودی تا خاکستری روشن و خاکستری تیره متغیر است. معمولا خمیرۀ سفالهای زمخت در طیف رنگهای روشن همچون خاکستری روشن است؛ در حالیکه خمیرۀ ظروف یوئۀ ظریف، معمولا به رنگ خاکستری متوسط (نه روشن و نه تیره) میباشد (52 Tampeo, 1989:). در برخی از کاسههای سلادن گونۀ یوئه که دارای لبۀ ظریف و بدنۀ زمخت هستند، رنگ لعاب در نزدیکیهای لبه به علت پخت سریع، مایل به خاکستری است در حالی که قسمت ضخیم ظرف به دلیل پخت اندک، نخودی و یا نخودی صورتی رنگ است (Ibid).
بیشتر ظروف یوئه، ساده و بدون تزیین هستند (تصاویر 6 و 5)؛ اما پس از میانۀ دورۀ تانگ، سلادنهای یوئه با کندهکاریهای زیبایی تزیین شدهاند (تصویر 7) که اغلب کندهکاریها شامل گلهای لوتوس، پرنده، پروانه و چشماندازهای مختلف است 12):2007 ( Fuqua,. برخی دیگر از کندهکاریها نیز منقوش به ماهی، اژدها و گل میباشد. همچنین علاوه بر کندهکاری، تزیینات استامپی نیز در این نوع ظروف به چشم میخورد (Gompertz, 1963:25). تقریبا تمام کورههای یوئه در دورۀ سونگ شمالی نیز به تولید سلادنهایی با طرحهای برجسته و کنده و همراه با جزییات حکاکی شده میپرداختند (Fang, 2011:40) (تصویر 8).
متداولترین فرمهای یوئه شامل کوزه، خلطدان، ظروف شرابخوری نظیر فنجان و نیز بخوردان، کاسه، کوزه، قلمدان، جعبه، بشقاب، دیگ، کاسههای تخت (نعلبکی)، سینی و همچنین اسباببازیهای بچهها از قبیل سگ، اسب کوتاه و جوجه است (Ibid:40). فرم اغلب سلادنهای یوئه که در خارج از چین و در مناطق مختلف جهان اسلام به دست آمده شامل کاسه، کوزه و آفتابه است (52 Tampeo, 1989:) .
زیبایی ظروف یوئه بیشتر به دلیل لعاب این ظروف است؛ که اغلب سبز خاکستری، سبز روشن، زیتونی، قهوهای، سبز مایل به قهوهای و در برخی مواقع به دلیل وجود آهن زیاد، به صورت سبز با لکههای قهوهای جلوهگر شده است (Ibid).
به طور کلی، سلادنهای یوئه، ظروفی با بدنۀ متراکم و پخت بالا، لعاب شیشهای، ترکدار و به رنگ خاکستری تا خاکستری مایل به سفید میباشند که مواد اصلی آنها را مخلوطی از کائولین، فلدسپات، میکا، کوارتز و برخی موادی دیگر تشکیل میدهد. در مجموع مواد ارگانیک این نوع خاک، بسیار اندک است. لعاب آن نیز قلیایی و شبیه به شیشه است و در صورت ضخامت زیاد نیز به شفافیت جید و بسیار جلادار است و به رنگهای سبز خاکستری، سبز زیتونی، سبز قهوهای میباشد (Fang, 2011:40).
پس از دورۀ میانی سلسلۀ سونگ شمالی، سلادن یوئه به دلیل ظهور کورههای قابلتوجه بسیار در شمال و همچنین کورههایی نظیر لانگ چوان در چکینگ جنوبی، به تدریج رو به افول نهاد و در نهایت به طور کلی، کورههای لانگ چوآن، جایگزین آن شد (Chen, 2000: 5-6) (تصویر 9). به نظر میرسد دلیل اصلی افول ظروف یوئه بهخصوص پس از قرن 11م، نازک بودن نسبی لعاب آنها میباشد(Lee, 1956:43) .
7. سیراف نخستین مرکز واردات سلادن گونۀ یوئه در ایران
نخستین نمونۀ سلادنهای وارداتی به ایران متعلق به اواخر قرن 3هـ.ق/9م است، که از بندر سیراف و در مرحلۀ 2A مصادف با دوران شکوه سیراف به دست آمده است (Whitehouse, 1968:17). این ظروف تا اواخر دورۀ 2C یعنی اواخر قرن 5 هـ.ق/ 11م تداوم دارند و در اواخر این دوره، سلادنهای گونۀ لانگ ظهور میکنند (Ibid:21). به بیان کلی، سلادنهای گونۀ یوئه در اواخر قرن 3هـ.ق/9م به سیراف وارد میشوند و تا اوایل قرن 5هـ.ق/11م تداوم مییابند. در این دوره به آرامی شروع به ناپدید شدن میکنند، اما این روند آرام تا اواخر نیمۀ دوم 5هـ.ق /11م و به احتمال قوی تا اوایل قرن 6هـ.ق /12م به طول میانجامد (.(Tampeo, 1989: 65
8. ویژگی سلادنهای مکشوف از سیراف
بیشترین اطلاعات مربوط به سلادنهای گونۀ یوئه در ایران را میتوان از کاوشهای سیراف به دست آورد؛ زیرا علاوه بر حجم فراوان یافتههای سلادنی، توصیفهای دقیقی از آنها توسط وایتهاوس (Whitehouse 1968) و تامپئو ( (Tampeo, 1989 صورت گرفته است (تصویر 4).
سلادنهای سیراف به دو دستۀ کلی گونۀ یوئه و گونۀ لانگ چوآن تقسیمبندی میشوند. سلادنهای گونۀ یوئه، از اواخر قرن 3 هـ.ق/ قرن9م تا قرن 5 هـ.ق /11م یا اوایل قرن 6 هـ.ق /12م در سیراف تداوم داشته، سپس سلادنهای گونۀ لانگچوآن متداول میشوند (Whitehouse, 1968:17; Tampeo, 1989:64).
به طور کلی، سلادنهای یوئه مکشوف از سیراف، سفالهایی با خمیرۀ سنگی و تمپر شن هستند. رنگ خمیرۀ این سفالها از خاکستری روشن تا خاکستری تیره بوده و لعاب آنها به رنگهای خاکستری ' سبز تا قهوهای (متداولترین رنگ زیتونی و سبز خاکستری) مات میباشد. نمونههای اندکی نیز دارای لعاب سبزرنگ ضخیم و شفافی هستند که سطحشان پوشیده از ترکهای ریز است. اغلب نمونهها ساده است (طرح 1) و فقط تعداد اندکی دارای طرحهای کنده به شکل برگهای لوتوس میباشند. فرم متداول، کاسههای کمعمق با پایۀ حلقوی و لبۀ صاف و یا برگشته؛ همچنین کاسههایی با دهانۀ واریخته، آفتابه و کوزه میباشند. (Whitehouse, 1968:17).
تامپئو، سلادنهای سیراف را به دو دسته تقسیم میکند: یوئههای معمولی (طرحهای 2-4) و یوئههای پیشرفته (طرحهای 5 - 6) ((Tampeo, 1989:64.
سلادنهای یوئۀ معمولی شامل کاسههای لبه برگشته با کف حلقوی بزرگ است. پایههای این گونه از سلادنها نیز بر دو نوع است: 1. سلادنهایی با پایۀ عریض که اکثر نمونههای اولیه را شامل میشود (طرحهای 2- 3). 2. سلادنهایی با پایههای باریک ((Ibid (طرح 4).
گونۀ یوئه پیشرفته نیز شامل کاسههای ساده با لبۀ ظریف و پایۀ کندهکاری میباشد (طرحهای 5 -6). علاوه بر آن، برخی نمونهها نیز لبههایی به فرم گلبرگ و پایههای قوسی شکل دارند ((Ibid.
ظروف یوئه پیشرفته در کورههای یه'یائو، یه'وانگ، میائو و شانگ'لین هو و در کورههای شرقیتر در نینگ بو و ینگ' کیان در دهانۀ رودخانه یانگتز واقع در شمال چکینگ، تولید میشدند (Ibid: 64). به نظر میرسد که گونۀ یوئه استانی همزمان با گونۀ یوئه پیشرفته در همان کورهها اما با کیفیتی نازلتر تولید شده است (Ibid).
9. سلادنهای لانگچوآن مکشوف از سیراف
پس از توقف سلادن گونۀ یوئه، با وجود فراوانی تنوع گونههای سلادن در چین (انواع گونههای سلادن شمالی و جنوبی)، تنها سلادنهای جنوبی لانگچوآن در سیراف به دست آمده است. از سوی دیگر، از آن جایی که سیراف در دورۀ 4و5 در مرحلۀ زوال بوده و فعالیتهای تجاری آن، در حال انتقال به بندری دیگر بود؛ بنابراین سلادنهای لانگ چوآن یافت شده از آنجا بسیار اندک است (Ibid: 65).
سلادنهای لانگچوآن سیراف به دو دسته تقسیم میشوند: الف- سلادنهای مربوط به اوایل دورۀ سونگ (1127-960م). این سفالها دارای خمیرۀ سنگی، ظریف و به رنگ خاکستری کمرنگ است و رنگ لعاب آنها سبز آبی است. از این نمونه بسیار کم در بندر سیراف به دست آمده است (Ibid).
ب. ظروف اوایل یوآن قرن 7هـ.ق/13م و اوایل مینگ قرن 8.هـ.ق/14م: این ظروف، کاسههای عمیق با تزیینهای شیاردار قالبی در بیرون ظرف و یا دارای تزیینهای استامپی به شکل گلهای صد تومانی (گلهای هزار پر) در کف ظرفاند (Ibid). لازم به ذکر است که نمونۀ مشابه این ظروف در کیش نیز به دست آمده است (طرح 8).
9'1' ماهروبان
در طی کاوشها و بررسیهای باستانشناختی صورت گرفته در ماهروبان (اسماعیلی، 1389)، سفال سلادن در ترانشۀ Aدر دورۀ IIb(3) به دست آمده است که متعلق به قرن 3 هـ.ق/ 9م است(4). تعدادی سلادن نیز از سطح کشف شده که متعلق به قرن 6هـ.ق/ 12م است (اسماعیلی، 315:1389).
9'2' کیش
وایت هاوس، بر اساس بررسی خود از جزیرۀ کیش، میزان سفال لعابدار وارداتی به کیش در طول قرون 5 تا 8هـ.ق /11 تا 14م را بسیار بیشتر از سفالهای لعابدار وارداتی به سیراف در طول قرن 3 تا 5 هـ.ق / 9 تا 11م میداند. به نظر وی، بیشتر چینیهای خاور دور متعلق به دوران اوج کیش یعنی 692هـ.ق/1292م و 731 هـ.ق/ 1330م میباشد (Whitehouse, 1976: 147). موسوی، کاوشگر کیش نیز بهطور مستقیم به تاریخگذاری سلادنهای مکشوف از این بندر نمیپردازد، بلکه نمونههای بهدست آمده را در کنار سایر نمونهها متعلق به قرون 5 تا10هـ.ق /11 تا 16م میداند (موسوی، 222:1376).
با آن که وایت هاوس در بررسیهای کیش از سلادن گونۀ لانگچوآن به عنوان گونۀ غالب سلادن این منطقه یاد میکند و از گونۀ یوئه نامی نمیبرد (Whitehouse, 1976: 147)؛ مورگان، از گونۀ یوئه به عنوان سلادن متداول در جزیرۀ کیش و دشت میناب یاد میکند (Morgan, 1991 :70). در کاوشهای صورت گرفته در کیش در سال 1376هـ.ش نیز هیچ اشارهای به گونۀ یوئه نشده و تمامی سلادنهای گزارششده، مشابه سلادنهای مکشوف از هرمز است. در عین حال، وایتهاوس اشاره میکند که از نوع سفالهای متعلق به قرون اولیۀ اسلامی تا قرن 6هـ.ق/ 12م که در سیراف و سیرجان به دست آمده، نمونههای فراوانی نیز در کیش کشف شده است و از آنجایی که نمونههای یوئه در سیراف و سیرجان از گونۀ سفالهای رایج میباشند، به احتمال زیاد سلادن یوئه نیز در کیش متداول بوده است ولی به علت ناشناخته ماندن در زمرۀ سلادنهای دوران میانه مطالعه شده است.
شکل غالب سلادنهای کیش، کاسه و قدحهای بزرگ با لعاب سبزرنگ است، که با روشهای تزیینی نظیر نقاشی، نقشبرجسته، حکاکی و نیز نوشتههایی به زبان چینی آرایش شده است (موسوی، 222:1376) (طرحهای 7-8). این ظروف هیچگونه شباهتی به کاسههای کمعمق گونۀ یوئه ندارند. از نظر تزیین نیز سلادنهای گونهی یوئۀ سیراف، اغلب ساده و برخی مزین به کندهکاریاند، در حالی که گونۀ سلادن مکشوف از کیش عمدتا دارای تزیین نقاشی، نقشبرجسته، حکاکی و کتیبهاند. مشخصات خمیره، تمپر و رنگ دقیق سلادنهای کیش به خوبی سیراف ثبت و ضبط نشده است؛ اما براساس فرم و نوع تزیین ظروف، شباهت بیشتری میان ظروف سلادن کیش و هرمز به چشم میخورد تا ظروف مکشوف از کیش و سیراف (مقایسه کنید طرحهای 7 -9).
9'3' هرمز
ظاهرا سلادن گونۀ یوئه از متداولترین گونههای سفالی در دشت میناب به شمار میرود. در بررسیهای ویلیامسون، در ده محوطه از دشت میناب سلادنهای نوع یوئه بهدست آمده است(Williamson, 1987:11) Morgan, 1991: 70)). مورگان، آغاز استقرار در این محوطهها را بر اساس ظروف چینی شانگشا، سفالهای سخت کرمیرنگ و سلادنهای گونۀ یوئه، پیش از قرن 6 هـ.ق /12م میداند (Morgan, 1991:70).
در یکی از محوطههای دشت میناب به نام K103، 1998 عدد سفال و چینی خاور دور یافت شده که بیشترین میزان در میان آن محوطهها محسوب میشود. اما در میان چینیهای مذکور، تنها یک قطعه سلادن یوئه به دست آمده، در حالی که سلادنهای لانگ چوآن گونۀ رایج این محوطه را تشکیل میدهند (طرح 9) (Ibid:78). تاریخگذاری این محوطه براساس مجموعۀ چینیهای خاور دور، از اواخر قرن 6هـ.ق /12م و یا آغاز قرن 7هـ.ق /13م تا قبل از قرن 8هـ.ق یا به طور مشخص سال1350م است (Ibid:71). در محوطۀ بعدی که به نام محوطۀ K107 شناخته شده است و محوطۀ جایگزین K103 به شمار میرود (همان:78)، هیچگونه سلادن گونۀ یوئه به دست نیامده، بلکه تمامی سلادنهای یافت شده از آنجا، متعلق به دورّۀ مینگ یعنی قرن 11هـ.ق /17م است (Ibid:71).
10. مناطق داخلی ایران
به طور کلی، بیشترین اطلاعات از پراکندگی سلادنهای گونۀ یوئه در مناطق داخلی ایران از بررسیهای ویلیامسون به دست آمده است. در بررسیهای وی، سلادن گونۀ یوئه در 27 محوطۀ تاریخی در ایران و مناطق همجوار به دست آمده است (Williamson, 1987:11). از محوطههای مربوط به قرون اولیۀ اسلامی در داخل ایران میتوان به کرمان، سیرجان، استخر، ری، گرگان (Ibid:12) و نیشابور ((Wilkinson, 1973:255 اشاره کرد. از وجود سلادنهای دورۀ تانگ در شوش نیز گزارش شده، اما در خصوص ویژگیهای آن اطلاعاتی ارائه نشده است (.(Koechlin, 1928:7 به طور کلی از سلادنهای گونۀ یوئه در محوطههای داخل ایران اطلاعات چندانی در دست نیست و نمونههای ارائه شده بسیار اندکند. در نیشابور نخستین نمونههای سفالهای چینی وارداتی، شامل گونۀ یوئه متعلق به قرن 3 هـ.ق /9م ((Wilkinson, 1973:255 یعنی مصادف با سیراف است. سلادنهای یوئۀ نیشابور شامل کاسههای لعاب زیتونی با پایۀ حلقویاند (طرح 11) ((Ibid.
11. بنادر و محوطههای غیر ایرانی
در بنادر غیر ایرانی خلیج فارس نیز سلادنهای گونۀ یوئه متعلق به قرون 3هـ.ق تا 6هـ.ق /9 تا 12م دست آمده است، به عنوان مثال، در صحار که همافق با سیراف است، به میزان فراوان سلادن گونۀ یوئه متعلق به اواخر قرن 3 هـ.ق/9م به دست آمده است (Kennet, 2004:61).
در کاوشهای محوطۀ کوش در منطقۀ رأسالخیمه در ساحل خلیجفارس، که تاریخ آن از دورۀ ساسانی تا قرن 8هـ.ق /14م است، تنها سه نمونه از سلادنهای گونۀ یوئه از بافت (Context) 1414به دست آمده است. البته این بافت بسیار به همریخته است، به صورتی که حاوی سفالهای پسماندۀ دورۀ I و II یعنی اواخر دورۀ ساسانی و اوایل دورۀ اسلامی است. در این بافت، تعداد بسیار معدودی سلادن نیز از قرن 6 هـ.ق /12م به بعد به دست آمده است (Ibid).
سلادن گونۀ لانگ چوآن در کوش از قرن 7 هـ.ق/ 13م بهبعد ظهور یافت و در محوطۀ المتف که مربوط به قرون 8 تا 10هـ.ق / 14 تا 16م است، هیچگونه سلادن گونۀ یوئه به دست نیامده است؛ در حالی که 211 قطعه سلادن گونۀ لانگچوآن متعلق به قرون 8 و 9هـ.ق /14 و 15م به همراه سایر گونههای سلادنهای دورۀ میانی در این محوطه یافت شده است (Ibid).
از دیگر محوطههای خارج از ایران که سلادنهای گونۀ یوئه در آنها کشف شده است، میتوان به بصره، کوفه، واسط، سامرا در بینالنهرین، جمیرا در امارات متحدۀ عربی و برهمنآباد در سند اشاره کرد (Ibid)
12. نتیجه
سفال سلادن نسبت به سایر سفالهای چین، از دو منظر حائز اهمیت است:
الف. استمرار واردات آن به ایران به صورت کمابیش مداوم، گسترهای زمانی در حدود هشت سده را دربر میگیرد.
ب. در طی این هشت قرن، گونههای متعددی از این نوع سفال به ایران وارد میشوند که هر یک در دورهای رواج مییابد و سپس گونۀ دیگری جایگزین آن میگردد. البته در مواردی نیز چند گونه به موازات هم به ایران وارد میشود و استفاده از آنها رونق مییابد. از این رو، در بررسی منحنی واردات سلادن به ایران میتوان جنبههایی از استمرار صنعتی و فرهنگی را در روابط میان ایران و چین شناسایی و بازسازی نمود.
در دورۀ تانگ (618 –906م) که جهت بهبود وضعیت اقتصادی کشور، تجارت خارجی مورد حمایت دولت چین قرار میگیرد؛ برای نخستینبار در قرن 3هـ.ق/9م، سفال به عنوان یک محصول صادراتی در اقتصاد این کشور مورد توجه قرار میگیرد. لازم به توضیح است که پیش از این تاریخ، سفال نه بهطور مستقل بلکه به عنوان ظرف حاوی برخی مواد، صادر میشده است. برخی منابع مکتوب این دوره (قرن 3هـ.ق/9م) نظیر المسالک و الممالک ابن خردادبه نیز به صادرات سفال چین حتی سلادن(5) اشاره میکنند. به هر حال، قرن 3هـ.ق/9م در صنعت سفالگری بسیاری از کشورهای مقصد تجارت چین، نظیر کره، فیلیپین، ژاپن، ایران، عراق و مصر نقطۀعطفی به شمار میرود، چرا که سفالهای وارداتی چین تاثیر فراوانی بر صنعت سفالگری کشورهای مقصد داشته است.
در صنعت سفالگری دورۀ تانگ، دو گونه سفالینه، یا دو شیوه در سراسر چین رواج داشت: الف. صنعت سفالهای سفید شمال. ب. سفالهای سلادن سبزرنگ گونۀ یوئه که در جنوب آن کشور، منطقۀ یوئهزو در ایالت چگینگ تولید میشدند. هر دوی این گونه سفالها در حجم انبوه در قرن 3هـ.ق/9م از طریق بندر جنوبی کانتون به جنوب شرق آسیا و خاورمیانه صادر میشدند. در ایران، اولین سلادنها از طریق بندر سیراف در اواخر قرن 3 هـ.ق/9م وارد این بندر میشود و در همان زمان در سایر مناطق همجوار نیز رواج مییابد. در صحار نیز سلادنهای وارداتی همزمان با سیراف به دست آمده است، اما حجم یافتههای سیراف بسیار بیشتر است. سلادنهای مکشوف از سیراف از گونۀ یوئه هستند که از اواخر قرن 3 هـ.ق/9م تا اواخر 5هـ.ق / 11م در سیراف تداوم داشتند و پس از این تاریخ بهتدریج تا اوایل قرن 6هـ.ق/ 12م به کلی ناپدید میشوند و سلادنهای گونۀ لانگ چوآن جای آن را میگیرند. در کیش در اواسط قرن 5 هـ.ق/11م سلادن گونۀ یوئه به میزان اندک به دست آمده است ولی برعکس سلادن لانگ چوآن، گونۀ غالب منطقه به شمار میرود. همچنین در ده محوطۀ دشت میناب، تعدادی سفال گونۀ یوئه به دست آمده که همگی متعلق به پیش از قرن 6 هـ.ق/ 12م است. در این دشت در محوطۀK103 ، متعلق به قرن 7 هـ.ق/ 13م تنها یک نمونه سلادن یوئه به دست آمده و در محوطۀ K107 متعلق به میانۀ قرن 8 هـ.ق/ 14م هیچ نمونهای از سلادن یوئه یافت نشده است. بیشترین میزان واردات سفالهای خاور دور به دشت میناب را سلادنهای گونۀ لانگ چوآن تشکیل میدهند که 59 درصد کل ظروف وارداتی چین به این محوطه است.
بنابراین با توجه به:
1- کشف نخستین سلادنهای گونۀ یوئه از سیراف متعلق به اواخر قرن 3 هـ.ق/ 9م و سیر تطوری آن در مراحل مختلف این محوطه تا اوایل قرن 6 هـ.ق/12م
2- وجود نمونههای فراوان لانگچوآن در کیش متعلق به سدههای 7 و 8 هـ.ق/13 و 14م
3- به دست آمدن سلادن یوئه در ده محوطۀ دشت میناب که همگی متعلق به پیش از قرن 6 هـ.ق /12م است و نیز عدم وجود یافتههای یوئه در K108 (قرن 8هـ.ق/14م) و فراوانی سلادنهای گونۀ لانگچوآن
4- شباهت بسیار زیاد نمونههای کیش و هرمز و تفاوت اساسی آنها از لحاظ رنگ خمیره، رنگ لعاب، فرم و تزیین با نمونههای یوئه در سیراف،
به نظر میرسد که به احتمال فراوان سلادن یوئه نخستین گونۀ سفال سلادن است که در قرن 3 هـ.ق /9م از طریق تجارت دریایی در حجم انبوهی به سیراف وارد شده و تا قرن 6 هـ.ق /12م در مناطق ساحلی و داخلی ایران تداوم داشته است. پس از قرن 6هـ.ق/ 12م سلادنهای یوئه از مناطق ساحلی و داخلی ایران ناپدید و سلادنهای لانگ چوآن جایگزین آن میشود.
به احتمال قوی دلیل این امر، تنزل و افول کورههای یوئه در چین و در نهایت توقف صادرات آنها بوده است؛ چرا که در قرن 6 هـ.ق /12م پس از دورۀ میانی سلسلۀ سونگ شمالی، سلادن یوئه به دلیل ظهور کورههای قابلتوجه بسیار در شمال و همچنین کورههایی نظیر لانگ چوان در چکینگ جنوبی، به تدریج رو به افول نهاده و در نهایت کورههای سونگ، جایگزین آنها میشوند. به نظر میرسد که یکی از عوامل اصلی افول ظروف یوئه، به ویژه پس از قرن 11م، نازک بودن نسبی لعاب آنها و کیفیت و تزیینات زیبای سلادنهای گونۀ لانگ چوآن میباشد(Lee, 1956:43) .
همچنین با توجه به موارد زیر:
1- فراوانی یافتههای سلادن یوئه در سیراف، صحار، و ده محوطه در دشت میناب (همزمان با سیراف) و 22 محوطۀ دیگر در سواحل و در اطراف دریای عمان،
2- پراکنش آنها در مناطق داخلیتر نظیر سیرجان، استخر و شوش،
3- کشف نمونههای اندک سلادن در ری، نیشابور و گرگان،
و نیز نظر ویلیامسون Williamson,1987))، به احتمال زیاد، این گونه سفال از یک توزیع ساحلی برخوردار بوده و در مناطق داخلی رواجی چندانی نداشته است. در کاوشها و بررسیهای جدید باستانشناسی نیز در محوطههای قرون اولیۀ اسلامی سلادن گونۀ یوئه گزارش نشده است. به عنوان مثال، در نه فصل کاوش در شهر اسلامی سیمره (لکپور، 1389)، که به کشف مجموعهای بینظیر از سفالهای دوران صدر اسلام مانند نمونههای سیراف، سامرا و بصره و حتی سفالهای سفید تولید چین انجامید، حتی یک نمونه سلادن یوئه به دست نیامده است. در کاوشهای کلایس در کاروانسرای قدیمی بیستون (کلایس و دیگران، 1389) نیز که مجموعهای از سفالهای اواخر ساسانی و اوایل اسلامی کشف شد، هیچ نمونهای از سلادن یوئه مشاهده نمیشود. برخلاف سیرجان (از مراکز نزدیک به خلیج فارس) که تعداد زیادی سلادن گونۀ یوئه از آن بهدست آمده، این گونه سفال در مناطق داخلی بهخصوص در مناطق غربی ایران رواج چندانی نیافته است.
13. پینوشت
1. دورههای سیراف به 5 مرحله تقسیم شده است؛ قدیمیترین لایه، لایۀ 1 سیراف است در اوایل قرن3 هـ.ق/9م، لایۀ بعدی، لایۀ 2 میباشد که به سه فاز تقسیم شده است: فاز 2A اواخر قرن 3 هـ.ق/ 9م، فاز 2B قرن 4 هـ.ق/10م و اوایل 5 هـ.ق/ 11م و فاز 2C اواخر قرن 5 هـ.ق/ 11م. لایۀ 3 متعلق به قرن 6 هـ.ق/12م و اوایل 7 هـ.ق /13م است. لایۀ بعدی لایۀ 4 مربوط به اواخر قرن 7 هـ.ق/13م، و لایۀ 5 نیز متعلق به قرن 8 هـ.ق/14م است.
2. به احتمال زیاد تاریخ سلادنهای شانگا، سیراف و صحار یکی باشد.
3. ترانشۀA در ماهروبان به دو دورۀI وII تقسیم شده و دورۀ II نیز به دوفاز a II و IIb تفکیک گردیده است. (اسماعیلی، 315:1389).
4. گونۀ این سفال شناسایی نشده است.
5. با عبارت سفال سبز رنگ.
14. تصاویر
تصویر 1: کوزه پروتو- پروسلین، فاقد نقش، چین، سلسلۀ شانگ (Chen, 2000:6)
تصویر2: کوزه سلادن، با تزیین کنده، چین، سونگ شمالی .(Chen, 2000:18)
تصویر 3: بشقاب سلادن با طرح دو اژدها در وسط، تزیین قالبزده، چین، سلسلۀ یوآن
75)Medley, 1974:)
تصویر 4: سلادنهای گونۀ یوئه، چین، مکشوف از سیراف، قرن 3 هـ.ق (Whitehouse, 1971: pl.IXa)
تصویر 5: بشقاب سلادن، گونۀ یوئه، چین، سلسلۀ تانگ (Chen, 2000:15)
تصویر 6: بشقاب سلادن، گونۀ یوئه، چین، سلسلۀ تانگ (Takahito, 1988:26)
تصویر 7: بدنۀ یک ظرف سلادن، گونۀ یوئه، چین،سلسلۀ سونگ (Takahito,1988:25)
تصویر 8: بدنۀ یک ظرف سلادن، گونۀ یوئه، چین، سلسلۀ سونگ (Takahito, 1988:24)
تصویر 9: گلدان سلادن گونۀ لانگ چوآن ، چین، سلسلۀ سونگ (2011:46 Fang, )
طرح 1: سلادن گونه یوئه استانی، چین، مکشوف از سیراف، قرن 3 هـ.ق (64 Tampeo, 1989:)
طرح 2: سلادن گونه یوئۀ معمولی، چین، مکشوف از سیراف، قرن 3 هـ.ق (64 Tampeo, 1989:).
طرح 3: سلادن گونه یوئۀ معمولی، چین، مکشوف از سیراف، قرن 3 هـ.ق (64 Tampeo, 1989:).
طرح 4: سلادن نوع یوئه معمولی، چین، مکشوف از سیراف،3 هـ.ق (64 Tampeo, 1989:)
طرح 5: سلادن نوع یوئۀ پیشرفته، چین، مکشوف از سیراف، اواخر قرن 5هـ.ق (313 Tampeo, 1989:)
طرح6: سلادن نوع یوئۀ پیشرفته، چین، مکشوف از سیراف، اواخر قرن 5 هـ.ق (313 Tampeo, 1989:)
طرح 7: قدح بزرگ سلادن گونۀ لانگچوآن (گونۀ این سلادن را نگارندگان شناسایی نمودهاند)، چین، مکشوف از کیش (موسوی،232:1376)
طرح 8: کاسه سلادن، چین، مکشوف از کیش (موسوی، 232:1376)
طرح 9 : سلادن لانگ چوآن با تزیین کنده، چین، مکشوف از محوطۀK103 دشت میناب
(Morgan, 1991 :73)
طرح 10: کاسۀ سلادن گونۀ یوئه، مکشوف از تپه سبز پوشان نیشابور، ارتفاع:5.5 سانتیمتر ((Wilkinson,1973:255