سید مهدی موسوی نیا
چکیده
یکی از سنتهای تدفینی در آئین زردشتی واگذاری و دفن مردگان در برجهای خاموشی است. در این شیوة تدفین که ریشههای آن به فرهنگهای پیش از تاریخ لوانت، آسیای صغیر و ایران بازمیگردد، جسد در فضای باز و یا ...
بیشتر
یکی از سنتهای تدفینی در آئین زردشتی واگذاری و دفن مردگان در برجهای خاموشی است. در این شیوة تدفین که ریشههای آن به فرهنگهای پیش از تاریخ لوانت، آسیای صغیر و ایران بازمیگردد، جسد در فضای باز و یا در سازههای مرتبط با تدفین قرار میگیرد و پس از جدا شدن گوشت از استخوان، یا در محل باقی میماند و یا در قالب تدفین ثانویه استخوان متوفی مجدداً دفن میگردد. با اینکه این سنت تدفین در ذیل عنوان واحد برجهای خاموشی دستهبندی میشوند از منظر ویژگیهای معماری تفاوتهایی بنیادین با یکدیگر دارند. در تحقیق حاضر تلاش میشود با استناد به متون نوشتاری و دادههای باستانشناسی، ضمن تاریخگذاری نسبی برجهای خاموشی، تحولات شکلی این ساختارهای تدفینی از دورة ساسانی تا سدههای متأخر اسلامی ارزیابی گردد. با این نگاه سه پرسش قابل طرح است: ۱) ساختار معماری برجهای خاموشی از دورة ساسانی تا سدههای متأخر اسلامی تا چه اندازه ادامه داشته و تا چه میزان تحولیافته است؟ ۲) چه عواملی در تحولات ایجادشده در ساختار معماری برجهای خاموشی مؤثر بوده است؟ ۳) آیا میتوان با استناد به این تحولات، راجع به تاریخ ساخت این فضاهای تدفینی گمانههایی نسبی ارائه نمود؟ به منظور پاسخ به پرسشهای فوق از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. مطالعات میدانی و کتابخانهای به همراه بررسی مقایسهای مهمترین روشهای گردآوری اطلاعات در تحقیق پیش رو است. تحقیق حاضر نشان میدهد برجهای خاموشی از چهار الگوی متفاوت معماری تبعیت میکنند؛ کیفیت پوشش سقف، نحوة عرضه داشت جسد، تفکیک فضاهای تدفین، موقعیت استودان، نحوة ورود به فضای خورشید نگرشنی، جزئیات ساختار معماری و ایجاد ساختارهای مرتبط با تدفین از مهمترین شاخصهای تمایز برجهای خاموشی در تاریخ ایران است. تفاوتهایی که ریشة برخی از آنها را میتوان به ۱) مهاجرت و تجمع زردشتیان در یزد و کرمان، ۲) مراودات زردشتیان ایران و هندوستان و ۳) اقدامات مانکجی لیمجی هاتریا در ایران نسبت داد.