مریم محبعلی؛ احمد علی یاری
چکیده
هنرمندان روزگار کهن با خطوط ساده بر مقصود هنری (سنگ) نگارههایی را ایجاد و نشان و هویت خود را بر آن میزدند. این هنر غیر صوری ما را تشویق میکند تا با چشمی حساستر به کاوش فرمهای طبیعی سنگها ...
بیشتر
هنرمندان روزگار کهن با خطوط ساده بر مقصود هنری (سنگ) نگارههایی را ایجاد و نشان و هویت خود را بر آن میزدند. این هنر غیر صوری ما را تشویق میکند تا با چشمی حساستر به کاوش فرمهای طبیعی سنگها اشکال بپردازیم. اگر این اصل را بپذیریم که هر اثر هنری واجد بعد فنی-کاربردی است، پس سنگنگارهها در حوزه تاریخ هنر و باستانشناسی می توانند تغییرات جغرافیایی، گستره وسیعی از زیستبومها و زندگی جانوری و گیاهی و ارتباط آن با زندگی انسان را نشان میدهند. در شهرستان تفرش در عرصه هنر و معماری آثار ارزشمندی برجایمانده است. هدف از انجام این پژوهش مطـالعه دقیق و روشمـند نگارههای روسـتاهای زاغر، دربر، هفتان و قله گندم کوه ازنظر سنگ نگاری، انعکاس باورهای فرهنگی، گاهنگاری نسبی و زمین ریخت شناسی است. در این تحقیق تلاش میشود بر اساس بررسی این نگارهها به این دو پرسش پاسخ داده شود: نخست با توجه به مقایسه گونه شناختی، سنگنگاره های منطقه تفرش متعلق به چه محدوده زمانی است؟ دوم آیا سنگنگارهها متعلق به جوامع کوچ رو بوده اند یا جوامع یکجانشین در ایجاد آن نقشی داشتهاند؟ داده ها ابتدا به روش پیمایشی، شناسایی، عکسبرداری و به روش مولاژ برداری، نگاره برداری شدند. با توجه به نبود امکانات آزمایشگاهی، تنها با تکیه بر تفسیر معنایی و مفهومی زمان تقریبی آنها قابل تخمین است. گمان میرود نگاره ها مربوط به دورۀ ساسانی هستند. با توجه به اینکه هر چهار موقعیت در کنار راه های مال رو قرار داشته و احتمالاً مسیر کوچ بوده و سنگنگارهها متعلق به جوامع کوچ رو هستند.