حسن باصفا
چکیده
مطالعه سازمان تولید سفال در دورۀ مفرغ به شناخت ویژگیهای فرهنگی و فنی کمک ویژهای می کند. این شناخت با تکیه بر فناوری تولید و شناخت سنت های به کار رفته در تولید سفال با بررسی امکان مبـادله یا تـجارت ...
بیشتر
مطالعه سازمان تولید سفال در دورۀ مفرغ به شناخت ویژگیهای فرهنگی و فنی کمک ویژهای می کند. این شناخت با تکیه بر فناوری تولید و شناخت سنت های به کار رفته در تولید سفال با بررسی امکان مبـادله یا تـجارت و کنـشهای درون و برون منطقه ای حاصل خواهد شد و بر این اساس تبیین و تحلیل شاخصه های سفالگری اجتماعات انسانی در دوره های پیش از تاریخی بهویژه مفرغ ضرورت مییابد. حوزه فرهنگی خراسان که اطلاعات باستانشناسی دورۀ مفرغ آن اندک است، از دشت متعددی تشکیل شده که نیشابور یکی از مهمترین آنها است. دلیل این امر موقعیت مکانی مناسب برای توسعه جوامع انسانی و قرارگرفتن در مسیر راه های ارتباطی شرق به غرب است. در این دشت محوطه ای به نام شهرک فیروزه وجود دارد که به مدت پنج فصل کاوش شده است. در این محوطه مدارک خوبی از ساختمان کورهها، فنون تولید و فرم های سفالی بهدستآمده که جامعه آماری پژوهش حاضر را شکل می دهد. بر این اساس فرایند تولید سفال خارج از بافت مسکونی انجامشده و به صورت متمرکز همچون مراکز صنعتی بزرگ مقیاس در حاشیه یا مجاور استقرار شکل گرفته است. فناوری تولید آنها نیز با هدف تولید انبوه انتخاب و طرح ریزی گشته است. فرمهای ساده و متنوع در رویکردی تطبیقی با نگاهی گاه شناختی در مفرغ میانی و جدید قرار گرفته و با دانستن بومی بودن تولید در تکوین آن با فرهنگ بلخی-مروی (آمو دریا) بهعنوان مهمترین فرهنگ شناخته شده آسیای میانه در عصر مفرغ؛ احتمالاً تأثیرگذار بوده است. تشابهات سنتهای سفالگری و به نوعی سازمان تولید تخصصی سفال مابین دشت نیشابور و آسیای میانه نشان از سنت های مشابه در مقیاس فرامنطقه ای دارد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که سفالگری دوره مفرغ نیشابور بیش از نواحی داخلی ایران، با آسیای میانه ارتباط و پیوند داشته است.