فاطمه حاجی نوروزی؛ محمود حیدریان؛ علیرضا خسروزاده
چکیده
در پژوهش حاضر سعی شده تا با استفاده از مطالعات آزمایشگاهی، اشتراکات ساختاری سفالهای مس سنگ میانه منطقه چهارمحال و بختیاری که از نظر ویژگیهای ظاهری شباهت زیادی با سفال مناطق خوزستان و فارس دارند، ...
بیشتر
در پژوهش حاضر سعی شده تا با استفاده از مطالعات آزمایشگاهی، اشتراکات ساختاری سفالهای مس سنگ میانه منطقه چهارمحال و بختیاری که از نظر ویژگیهای ظاهری شباهت زیادی با سفال مناطق خوزستان و فارس دارند، بررسی شود.. سفالهایی با پخت مناسب و در طیف رنگی نخودی، کرم، سبز روشن، سبز نخودی و تعداد کمی نارنجی که به طور معمول با نقوش سیاه یا قهوهای روی زمینه نخودی، کرم یا سبز نخودی ظاهر شده بودند و نقوش روی این سفالها طرحهایی مانند نقوش هندسی، خطوط موازی، مثلثها و نقوش نقطهای را شامل میشد. استفاده از روشهای آزمایشگاهی برای منشاءیابی اینگونههای سفالی ضروری به نظر میرسید تا مشخص شود این سفال بومی بوده یا اینکه از طریق کوچروها وارد منطقه میشده است چراکه پاسخ به اینگونه سؤالها میتواند تا حد زیادی برهمکنشهای فرهنگی بین جوامع ساکن در فلات ایران در دوره مس سنگ میانی را نیز مشخص کند. به همین منظور، تلفیقی از روشهای میدانی و آزمایشگاهی بکار بسته شد. 32 قطعه سفالی جمعآوریشده از سطح محوطههای مس سنگ میانه مناطق چهارمحال و بختیاری (منطقه اصلی) و خوزستان و فارس (مناطق شاهد) با انجام آزمایشهای پتروگرافی و طیفسنجی پلاسمای جفت شده القایی ((ICP-OES، تجزیهوتحلیل شدند. بعد از انجام آزمایشها و با مقایسه چند عنصری بین نمونههای چهارمحال و بختیاری و نمونههای مشابه از لحاظ ساختاری، این نتیجه حاصل شد که نمونههای خوزستان و فارس طبیعتاً در همان مناطق که به ترتیب خاستگاه سفال شوشان و باکون هستند، تولید میشدهاند؛ اما نمونههای چهارمحال و بختیاری با وجود شباهتهای بسیار از لحاظ ظاهری و فنی با مناطق همجوار، در خود چهار محال و بختیاری و در محدوده همان محوطهها تولید شدهاند. در واقع تولید سفال اگرچه با تأثیر از فرهنگهای همجوار ساختهشده اما این تأثیرپذیری به دلیل کوچ سفالگران به منطقه و یا انتقال فنآوری ساخت سفال در اثر همین حرکات کوچروی بوده است.