Document Type : Research Paper
Authors
1 M.Sc. in Archaeometry, Faculty of Applied Arts, Tabriz Islamic Art University
2 Assistant Professor, Faculty of Applied Arts, Tabriz Islamic Art University
3 Assistant Professor, Iranian Research Institute for Cultural Heritage & Tourism
Abstract
Stable isotope analysis, being used in many research areas, has also been applied in archaeology during the last three decades to address questions regarding the paleoclimatology and ancient diet, mobility and migration. Despite the growing number of the application of stable isotope analysis in archaeological studies, there is a very few research in this regard in archaeology of Iran. This research aims to study the human skeleton remains of Iron Age site of Masjed Kabud in Tabriz, using strontium stable isotope analysis. Therefore, tooth and bone samples obtained from skeletons of the mentioned site where studied through strontium isotope ratio (87Sr/86Sr) and trace element analysis Sr/Ca and Ba/Ca to address the question if the skeletons are local or non-local. Result of 87Sr/86Sr revealed that all samples could be considered as local except of 81-8 burial, which belongs to a female individual, as it was out of the local range (local mean ± 2 SD). The result of trace element analysis and measuring the Sr/Ca and Ba/Ca were analyzed statistically suing independent test sample. Results for both sample groups (Sr/Ca and Ba/Ca between teeth and bones) demonstrate that there is no significant difference between the two sample groups. Therefore skeletons could be considered as local. This research in addition to addressing the hypothesis, mentioned above, revealed that the method could be applied in similar research projects and the result of strontium isotope and trace element analysis could be also sued in different studies such as archaeology, geology and other interdisciplinary scientific areas.
Keywords
. مقدمه
1-1. آنالیز ایزوتوپهای پایدار
یکی از شاخههای مطالعاتی که از حدود سه دهه پیش در مباحث باستانشناسی نوین ظهور کرده است، مطالعۀ ایزوتوپهای پایدار موجود در بقایای استخوان و دندان است. ایزوتوپهای متعددی در پژوهشهای باستانشناسی به کار گرفته شدهاند که مهمترین آنها کربن، نیتروژن، اکسیژن و استرانسیوم است. با مطالعۀ آنالیز ایزوتوپهای پایدار میتوان به سؤالات بسیاری دربارة آبوهوای زمان باستان، تغذیه و اقتصاد زیستی و نیز جابهجاییها و مهاجرتهای گروههای انسانی گذشته پاسخ داد (Brown and Brown, 2011: 83).
ایزوتوپ 87Sr، ایزوتوپی رادیوژنیک1 است که طی زمان در اثر واپاشی روبیدیوم (87Rb) به وجود میآید و حدوداً %7 از کل استرانسیوم موجود را تشکیل میدهد. دیگر ایزوتوپهای طبیعی استرانسیوم غیر رادیوژنیک و شامل 84Sr (%56/0)، 86Sr (%87/9) و 88Sr (%5/82) هستند. نسبت ایزوتوپهای استرانسیوم در پوستۀ زمین با توجه به سن و نوع سنگها متغیر است (Faure, 1986: 121). تغییرات ترکیبات ایزوتوپی استرانسیوم در مواد طبیعی به صورت قراردادی به عنوان نسبت ایزوتوپی استرانسیوم (87Sr/86Sr) شناخته شده است که با توجه به فراوانی نسبی روبیدیوم و استرانسیوم و سن سنگها، در مناطق مختلف متغیر است. نسبت 87Sr/86Sr به طور کلی بین 700/0 تا 750/0تغییر است.
استرانسیوم عنصری است که از سنگهای بستر به داخل خاک، آبهای سطحی و سپس از آنجا به چرخۀ غذایی جانداران وارد میشود؛ از این رو، غلظت استرانسیوم و نسبت ایزوتوپی آن در خاک، آبهای زیرزمینی، گیاهان و جانواران تا حد زیادی به جنس سنگهای منطقۀ مورد نظر بستگی دارد. اگرچه مقدار استرانسیوم در بافتهای گیاهی و جانوری تحتتأثیر عوامل زیادی قراردارد، به دلیل اینکه تفاوت جرمی ایزوتوپهای استرانسیوم بسیار اندک است، ترکیبات ایزوتوپی آن در اثر فرآیندهای بیولوژیک تغییر نمیکنند (Sillen and Kavangh, 1982: 69). به طور کلی 99 درصد از استرانسیوم مصرفی در بافتهای اسکلتی و دندانی قرارمیگیرند (Schroeder et al., 1972: 548).
از دهۀ 1980 آنالیز ایزوتوپهای استرانسیوم در مطالعات باستانشناسی به عنوان شاخص مهاجرت (Ericson, 1985: 506) و همچنین برای ارزیابی ترکیبات رژیم غذایی جمعیتهای ماقبل تاریخ استفاده شدهاند (Sealy et al., 1991: 404).
مطالعات جابهجاییهای گروههای انسانی بر مطالعۀ مینای دندان استوار است؛ زیرا این امکان را میدهد که نسبتهای ایزوتوپی محل تولد را اندازه گرفت. نسبت ایزوتوپی محلی را میتوان از طریق آنالیز نمونۀ استخوان همان اسکلتهایی که دندانهای آنها آنالیز میشود، از طریق آنالیز استخوانهای انسان و انسانهای موجود کشف شده در محوطه یا از طریق آنالیز نمونههای حیوانی جدید در مجاورت محوطه به دست آورد (Price and Burton, 2010: 237). به علت عدم تعادلی که در برخی از پژوهشها میان استرانسیوم محیط و استرانسیوم محاسبه شده از مینای دندان اسکلتهای ماقبل تاریخ دیده شد، میتوان تمایزی بین نسبت استرانسیوم زمینشناسی (Geologically available strontium) و نسبت استرانسیوم زیستی (Biologically available strontium) قائل شد (Bentley, 2006: 154; Price et al., 2002: 126). استرانسیوم زمینشناسی شاملتماممنابعاتمسفری(بارش،زمینودریا)و نمایانگر ورودی محتمل استرانسیوم در محیط زیستشناختی است (Bentley, 2006: 171). از سوی دیگر، استرانسیوم زیستی میانگین ورودی تمام منابع محیطیِ استرانسیوم به بدن است که میتواند متعاقباً در بافتهای اسکلتی و دندانی مشاهده شود (Price et al., 2002: 120). با وجود این، مینای دندان هر اسکلت باستانی منبع استرانسیوم زیستی است که به قوت میانگین منابع استرانسیوم محیط را انعکاس میدهد (Bentley and Knipper, 2005: 638; Bentley et al., 2004: 368).
اندازهگیری نسبت ایزوتوپ استرانسیوم در دندان و استخوان انسان میتواند نشاندهندۀ منطقهای باشد که افراد در آن رشد کرده یا مردهاند؛ زیرا همانطور که ذکر شد استرانسیومی که از طریق منابع غذایی مصرف میشود، طی فرآیند تشکیل استخوان و تغییرات بیولوژیک آن، به داخل اسکلت منتقل میشود. بخش ارگانیک (آلی) استخوان پیوسته دستخوش تغییر میشود؛ بنابراین، اندازهگیری استرانسیوم استخوان، نسبت آن را در سالهای پایانی زندگی فرد نشان میدهد (Price et al., 1994: 421). از طرف دیگر، مینای دندان در کودکی شکل میگیرد و دچار تغییرات اندکی میشود (Hillson, 2005: 72)؛ بنابراین، تفاوت بین نسبت ایزوتوپی استرانسیوم استخوان و مینای دندان تغییر محل اقامت آن فرد را در مدت حیات نشان میدهد (Price et al., 2002: 123).
برای به دست آوردن مقیاسی برای تشخیص نمونههای بومی از غیر بومی، پرایس و همکارانش پس از سه دهه پژوهش در این حوزه، پیشنهاد کردهاند که برای داشتن بازۀ اطمینان (Confidence limit) دقیق برای تشخیص نمونههای بومی از غیر بومی، ضمن به دست آوردن میانگین زیستی منطقه با استفاده از نمونههای دندان یا استخوان حیوانات (باستانی یا معاصر یا هر دو) و یا استخوان انسان، میتوان از بازۀ میانگین 2± استاندارد معیار استفاده کرد. بر این اساس، نمونههایی که در این بازۀ اطمینان قرارگیرند، بومی و در غیر این صورت غیر بومی محسوب میشوند (Price et al. 2002: 132). پیشنهادهای مذکور در تمامی پژوهشهای بعدی به طور همهجانبه مورد قبول واقع شدهاند و به عنوان قرارداد پذیرفته شدهاند (Harvig et al., 2014; Killgrove, 2013: 83; Shaw, 2009: 1083; Bentley et al., 2004: 371; Knudson et al., 2004: 11; Schweissing and Grupe, 2003: 1378) .
1-2. آنالیز عناصر کمیاب
آنالیز عنصر استرانسیوم برای مطالعۀ ترکیبات رژیم غذایی انسانهای پیش از تاریخ از دهۀ 1970 استفاده شده است (Schoeninger, 1979). پژوهشها در زمینۀ رژیم غذایی با استفاده از عنصر استرانسیوم بر فرآیندی به نام «خالصسازی زیستی» (Bio-purification) اتکا میکنند که طی فرآیندهای زیستی در بدن، استرانسیوم مصرف شده را نسبت به استرانسیوم اولیه پالایش میکند. فرآیند پالایش زیستی بر اساس این پیشفرض است که استرانسیوم در مسیرهای سوختوساز بدن جایگزین کلسیم میشود؛ در نتیجه، به طور معمول نسبت استرانسیوم با نسبت کلسیم (Sr/Ca) مقایسه میشود (Burton and Price, 1999: 234).
باریم همانند استرانسیوم و کلسیم عنصر قلیایی خاکی است که در هیدروکسی آپاتیت (Hydroxyapatite) مینای دندان وجود دارد. الیاس و همکارانش (1982) نشان دادند که باریم و استرانسیوم در حد عناصر کمیاب، در بافت اسکلتی وجود دارند و تغییرات در ترکیب رژیم غذایی را منعکس میکنند (Burton and Price, 1999: 235). پژوهشگران بسیاری تلاش کردهاند تا با استفاده از مطالعۀ فرآیند خالصسازی زیستی باریم و استرانسیوم به ترکیبات رژیمهای غذایی باستانی دست یابند (Sillen et al., 1995: 283). با این حال، به دلایلی این تلاشها نتایج مطلوبی در بر نداشته است. دو مشکل اصلی در این مطالعات بروز کرده است که خود آنها به نحوی کلید مطالعات منشأیابی و مهاجرت محسوب میشوند: 1- وجود نسبتاً اندکِ تغییر در ترکیبات عنصری رژیم غذایی، حتی در مواردی که تغییرات زیادی در نسبت مصرف گوشت و گیاهان دیده میشود و 2- تنوع جغرافیایی نسبتاً زیاد در میزان استرانسیوم و باریم (Burton et al., 2003: 90)؛ به عبارت دیگر، رژیم غذایی انسان و در نتیجه استخوان و دندان انسان، در یک ناحیۀ معین، صرفنظر از میزان تغییرات در رژیم غذایی، مقادیر مشابهی Sr و Ba دارند، در حالی که غلظت این عناصر در مناطق مختلف جغرافیایی تحتتأثیر ویژگیهای زمینشناسی آن منطقه هستند و تفاوت قابلتوجهی را نشان میدهند. این تفاوتها اگرچه برای مطالعات تغذیه سودمند نیست، میتواند برای مطالعة مهاجرت و منشأیابی به کار رود (Burton et al., 2003: 93).
1-3. محوطۀ باستانی مسجد کبود
محوطهای که در این پژوهش مطالعه میشود، گورستان عصر آهن مسجد کبود تبریز است که در نتیجۀ کاوشهای باستانشناختی آن، 108 گور شناسایی شد که بر اساس گونهشناسی سفالینهها و مصنوعات فلزی و شیوۀ تدفین و مقایسۀ آنها با مجموعههای مکشوف از کاوشهای تپۀ حسنلو و دینخواهتپه، قدمت حدود 1200 تا 800 سال ق.م و بازۀ زمانی عصر آهن I-II برای آنها تخمین زده شده است که البته با نتایج سالیابی کربن 14 این محوطهها نیز همخوانی نسبی دارد (هژبری نوبری، 1381و 1383).
یکی از مهمترین پیشنیازهای مطالعۀ مهاجرت با روش آنالیز ایزوتوپهای استرانسیوم این است که منطقۀ مورد مطالعه دارای تنوع زمینشناسی کافی باشد؛ زیرا نسبت ایزوتوپهای استرانسیوم در مناطقی که از لحاظ زمینشناسی یکسان هستند، تفاوت قابلتوجهی نشان نمیدهد(Ericson, 1985: 512; Price et al., 2002: 128). به همین منظور لازم است پیش از انجام دادن آنالیزها، مطالعات زمینشناختی کافی دربارة منطقۀ مورد مطالعه انجام شود.
همانطور که در نقشه2 (شکل 1) دیده میشود، شهر تبریز در منطقۀ وسیعی از رسوبات کواترنری شامل رسوبات آبرفتی، رسوبات مخروطافکنهای، رسوبات دانهریز و کانیهای رسی و رسوبات رودخانهای قرارگرفته است (GSI. Rpt. 6262, 1991). این در حالی است که در اطراف منطقه رسوبات پلیوسن و میوسن شامل ماسهسنگ، کنگلومرا، رسوبات آواری، سنگآهن و... دیده میشود که به خوبی از منطقۀ وسیع کواترنری قابل تفکیک است و در نقشه با رنگهای متفاوت نشان داده شده است. با توجه به این بررسی زمینشناسی، میتوان گفت منطقۀ دشت تبریز از یکسو دارای ویژگی همسان بودن و همگنی خاصی است و از سوی دیگر، از مناطق همجوار اطرافش به خوبی قابل تفکیک است و از آنجایی که تفاوتهای زمینشناختی مستقیماً بر نسبت 87Sr/86Sr تأثیر میگذارند (Faure, 1986: 194)، میتوان محوطههای باستانی این مناطق را با روش آنالیز ایزوتوپی استرانسیوم مطالعه کرد.
شکل 1. نقشۀ زمینشناسی دشت تبریز و مناطق اطراف
در ایران مطالعات بسیار اندکی دربارة بقایای اسکلتهای تاریخی انجام شده است و این بخش از یافتههای باستانشناسی که منبع اطلاعات بسیار با ارزشی دربارة فرهنگهای گذشته است، به آن کمتوجهی شده است. از طرف دیگر، آنالیز ایزوتوپهای پایدار که روش بسیار مفیدی برای استخراج اطلاعات دربارة فرهنگهای پیشین است، با اینکه در چند پژوهش برای مطالعۀ اقتصاد زیستی و تغذیة باستان به کار رفته است، تاکنون برای مطالعه مهاجرتهای باستانی استفاده نشده است.
اهداف این پژوهش به طور کلی شروع مطالعات جدید در زمینۀ زیستباستانشناسی و شناسایی و بررسی روشهای نوین برای استخراج اطلاعات باستانشناسی است. در این رابطه ابتدا میانگین ایزوتوپی محوطۀ مورد مطالعه تعیین خواهد شد که علاوه بر این پژوهش، میتواند در بسیاری دیگر از پژوهشهای زمینشناسی و باستانشناسی و سایر علوم بینرشتهای استفاده شود. در ادامه، نسبت ایزوتوپی نمونههای مورد مطالعه با میانگین ایزوتوپی منطقه مقایسه خواهد شد که به تعیین بومی یا بومی نبودن اسکلتهای مورد مطالعه منجر خواهد شد.
2. مواد و روشهای مورد استفاده
2-1. نمونهبرداری
انتخاب نمونهها در این پژوهش بر اساس تعداد نمونههای سالم و در دسترس بود. با توجه به مقاومت دندانهای آسیاب اول و این مسئله که مینای این دندانها طی دورۀ جنینی و سالهای اولیة کودکی شکل میگیرد، معمولاً برای انجام دادن آزمایش ایزوتوپی از دندانهای آسیاب اول (First Molar) (یا مولار اول) استفاده میشود (Price and Burton, 2010: 119). در این پژوهش نیز اساس نمونهبرداری اسکلتهای بالغی بودند که دندان آسیاب اول آنها سالم بود و بر همین اساس، ده نمونه انتخاب شد. علاوه بر نمونههای دندان، سه نمونه استخوان نیز برای محاسبه و تخمین نسبت 87Sr/86Sr محوطه در نظر گرفته شد. نمونههای دندان از گورهای شمارۀ 1/82، 11/82، 7/81، 8/81، 9/81، 12/79، 11/79، 7/79، 18/79 و 14/79 و نمونههای استخوان نیز از گورهای 1/82، 8/81 و 14/79 برداشته شدند. نمونهبرداری با کمک استادان دندانپزشک دانشکدۀ دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز و با ابزارهای مخصوص این کار انجام شد. جدول 1 مشخصات نمونههای دندان و استخوان مورد مطالعه در این پژوهش را نشان میدهد. سن نمونهها مشخص نشده است؛ زیرا گزارشهای منتشر شده فاقد این اطلاعات بود، اما میتوان به سادگی با مشاهدة اسکلتها پی برد که غیر از اسکلت شمارۀ 12/79 که به فردی نوجوان تعلق دارد، مابقی آنها متعلق به افراد بالغ است. تنها جنسیت برخی از اسکلتها در گزارشهای منتشر شده از حفاری آمده که این اطلاعات نیز در جدول 1 آورده شده است. به طور کلی میتوان گفت نمونهها ترکیبی از دو جنس مؤنث و مذکر و نیز برگرفته از لایههای مختلف حفاری شده هستند. در تصاویر 1 و 2 نمونههای استخوان و دندان مورد مطالعه در این پژوهش نشان داده شده است.
جدول 1. مشخصات نمونههای دندان و استخوان
ردیف |
شمارة گور |
کارگاه |
ترانشه |
نمونه |
جنسیت |
وزن (g) |
اندازه (cm) |
||
دندان |
استخوان |
دندان |
استخوان |
||||||
1 |
1/82 |
--- |
--- |
دندان و استخوان |
--- |
09/16 |
13/28 |
17/1 × 2 |
7/0× 5/1×2/5 |
2 |
11/82 |
--- |
--- |
دندان |
--- |
53/18 |
--- |
1/1 × 25/2 |
--- |
3 |
7/81 |
سه |
B |
دندان |
مذکر |
39/18 |
--- |
1/1 × 8/1 |
--- |
4 |
8/81 |
سه |
B |
دندان و استخوان |
مؤنث |
43/17 |
73/21 |
1/1 × 8/1 |
85/0×2/1×3/4 |
5 |
9/81 |
سه |
B |
دندان |
مؤنث |
88/16 |
--- |
1/1 × 9/1 |
--- |
6 |
7/79 |
سه |
C |
دندان |
--- |
20/14 |
--- |
1/1 × 2 |
--- |
7 |
11/79 |
سه |
D |
دندان |
--- |
04/18 |
--- |
15/1 × 2/2 |
--- |
8 |
12/79 |
سه |
D |
دندان |
مذکر |
15/12 |
--- |
1/1 × 8/1 |
--- |
9 |
14/79 |
سه |
E |
دندان و استخوان |
--- |
5/19 |
38/12 |
2/1 × 2 |
15/1×5/0×8/4 |
10 |
18/79 |
سه |
E |
دندان |
مؤنث |
37/14 |
--- |
2/1 × 1/2 |
--- |
تصویر 1. نمونههای استخوان از گورهای شمارۀ 1/82، 8/81 و 14/79
2-2. آمادهسازی نمونهها
2-2-1. تمیزکاری نمونهها
تمیزکاری و برداشتن رسوبات اولیة نمونهها در آزمایشگاه «کتابخانه و موزۀ ملی ملک» انجام شد و کلیۀ مواد شیمیایی استفاده شده در این مرحله ساخت کمپانی مرک (Merck) آلمان بودند. پس از عکاسی واندازهگیری وزن و ابعاد نمونهها، لازم بود که نمونهها برای نمونهبرداری مینای دندان تمیز شوند؛ زیرا رسوبات زیادی بر روی دندانها وجود داشت که وجود اندکی از آنها میتوانست نتایج آزمایشها را تحتتأثیر قراردهد.
تصویر 2. نمونههای دندان گورهای شمارۀ 1/82، 11/82، 7/81، 8/81، 9/81، 12/79، 11/79، 7/79، 18/79 و 14/79
تمیز کردن نمونهها به روش فیزیکی با استفاده از تیغ بیستوری و فرز انگشتی سیلور (Silver GT 10103) ساخت کشور چین انجام شد. پس از آن هر کدام از نمونهها به مدت ده دقیقه در حمام اولتراسونیک (Ultrasonic Fuses) ساخت کشور انگلستان قرار داده شدند. فرکانس امواج این حمام حدود Hz 60-50 بود که امکان جدا کردن ذرات و آلودگیهای سطحی را ممکن میساخت. بعد از خشک شدن نمونهها و خیساندن دوباره و تمیزکاری با قلممو، نمونهها مجدداً خشک شدند و در ادامه، در اتانول و نهایتاً در استون (برای زدایش پارالوئیدهای احتمالی) غوطهور شدند و سپس خشک شدند. شایان ذکر است که تیم مرمتگر حاضر در کاوش اکثر اسکلتهای به دست آمده را از محوطۀ مسجد کبود با چسب پارالوئید B-72 استحکامبخشی کردند (هژبری نوبری، 1381)؛ البته وجود یا عدم وجود پارالویید در نتایج آنالیز استرانسیوم تأثیری ندارد، اما برای سهولت در زدایش کامل رسوبات، لازم بود که این چسبها از نمونهها زدوده شوند که به همینمنظور تمامی نمونهها در استون غوطهور شدند.
2-2-2. استخراج مینا و نمونهبرداری از استخوانها
مراحل این بخش در آزمایشگاه مؤسسة پژوهشی آنالیزی کیمیازی انجام شد. تمامی اسیدهای مورد استفاده فوق خالص (Suprapur Merck) و مخصوص آنالیزهای ایزوتوپی بودند. نمونههای مینا و استخوان با استفاده از دریل دندانپزشکی Crown (ساخت کشور چین) و با یک قلم (سرمته) به قطر 5/0 برداشته شدند. از هر دندان به میزان حدود 50 تا 60 میلیگرم نمونه برداشته شد که نمونهها با ترازوی دیجیتالی (چهار رقم اعشار، METTLR TOLEDO، ساخت کشور سوئیس) وزن شدند که نیمی از نمونهها برای آنالیز ایزوتوپی و نیم دیگر آن برای آنالیز عناصر کمیاب استفاده شدند. برای اجتناب از آلودگی احتمالی نمونهها، قلم نمونهبرداری پس از هر مرحله، با اتانول خالص و حمام اولتراسونیک تمیز شد.
نمونهها در داخل 5 میلیلیتر آب مقطر فوق خالص (Milli-Q) غوطهور و به مدت دو دقیقه در حمام اولتراسونیک قرار داده شدند. آب و آلودگیهایی که طی آمادهسازی، از مینا و استخوان جدا شده بود، دور ریخته شد. فرآیند پاکسازی اولتراسونیک سه مرتبه با آب مقطر فوق خالص (Milli-Q) تازه تکرار شد تا هرگونه آلودگی از نمونهها جدا شود. هر کدام از نمونهها در ویال ساویلکس (Savillex) 15 میلیلیتری حاوی ml 3 HNO3 سه نرمال ریخته شد تا استرانسیوم ثانویة (Secondary Sr) ناشی از لایههای بیرونی شسته و زدوده شود. بلافاصله، به آن آب Milli-Q اضافه شد تا اسید خنثی شود که محلول حاصل با پیپت برداشته شد. مجدداً، نمونهها سهبار در آب Milli-Q شسته و خشک شدند. پس از خشک شدن، مجدداً در HNO3 سه نرمال حل شدند.
2-2-3. جداسازی استرانسیوم
برای اندازهگیری دقیق نسبت ایزوتوپهای استرانسیوم لازم است استرانسیوم خالصسازی یا جداسازی شود و دلیل آن، این است که بین 87Sr و 87Rb تداخل ایزوباری وجود دارد (Price et al., 1992). برای غلبه بر این مسئله از ستون کروماتوگرافی یونی (Chromatographic Ion Exchange Column) و رزین استرانسیوم (Sr-SPEC resin) استفاده میشود. رزین استرانسیوم جاذبۀ بسیار زیادی نسبت به استرانسیوم دارد که در نتیجه، امکان جداسازی این عنصر از عناصر مشابه شامل روبیدیوم، کلسیم، باریم و دیگر عناصر را فراهم میآورد (Poirier et al, 2003).
مقدار نمونه روی ستون کروماتوگرافی تبادل یونی برای جداسازی استرانسیوم به وزن نمونههای هضم شده بستگی دارد. کلسیم خواص شیمیایی مشابهی با استرانسیوم دارد و مقادیر آن در مینا بسیار بیشتر است. تقریباً %97 ماتریکس مینا غیر آلی است و %40 درصد این ماتریکس کلسیم و به صورت بلورهای فسفات کلسیم (هیدروکسی آپاتیت) است؛ بنابراین، %40 درصد مینا کلسیم در نظر گرفته میشود (Hillson, 2005: 314).
برای استخراج استرانسیوم، نمونۀ مینا و استخوان به ستون میکروکروماتوگرافی تبادل یونی انتقال داده شد. برای ساختن این ستون از سرنگی استفاده شد که یک فیلتر پلی اتیلن اتر در قسمت پایین آن قرارداده شد. رزین استرانسیوم مورد استفاده در این پژوهش رزین SR-B100-S ساخت کمپانی سیگما-آلدریچ (SIGMA-ALDRICH) و محصول کشور آمریکا بود.
بر روی فیلتر پلی اتیلن اتر یک لایۀ نازک رزین استرانسیوم ایجاد شد. با توجه به اینکه رزین استرانسیوم در غلظت معین اسیدی، قرابت بسیار زیادی نسبت به استرانسیوم دارد، یونهای استرانسیوم را نگاه میدارد و هنگامی که غلظت اسید کاهش یابد، استرانسیوم از رزین جدا میشود (Shaw, 2009: 1081).
لایۀ نازکی از رزین بر روی ستون (سرنگ) حاوی آب مقطر فوق خالص کشیده شد و قبل از آنکه نمونه به داخل ستون ریخته شود، ستون با HNO3 سه نرمال آماده شد. آماده کردن ستون با اسید نیتریک به این دلیل است که اطمینان حاصل شود رزین و فیلتر باعث دفع زودرس استرانسیوم نشوند و رزین، استرانسیوم را نگاه دارد. سپس نمونة حل شده به داخل ستون ریخته و اجازه داده شد تا از فیلتر رد و به داخل لولۀ زیر آن ریخته شود.
عناصر ماتریکس در مینا (عمدتاً کلسیم و فسفات) و استخوان با اضافه کردن دو میلیلیتر دیگر HNO3 سه نرمال از ستون شسته شدند. سپس با اضافه کردن ml 4 HNO3 05/0 نرمال به داخل ستون، استرانسیوم از فیلتر و رزین جدا و مایع به دست آمده به درون بشر تمیز دیگری چکیده شد. هنگامی که نمونۀ استرانسیوم آماده شد، ستون با دو میلیلیتر HNO3 سه نرمال مجدداً آماده شد. رزینی که یکبار برای آمادهسازی نمونه استفاده شده بود، دور ریخته شد. محلول حاوی استرانسیوم بر روی هات پلیت گذاشته و دوباره تبخیر شد و مجدداً در ml 1 HNO3 سه نرمال حل و برای بار دوم از ستون تمیز عبور داده شد. عناصر ماتریکسی مجدداً با ml 1 HNO3 سه نرمال شسته شدند و استرانسیوم نیز با ml 4 HNO3 05/0 نرمال جداسازی شد.
با توجه به اینکه غلظت کلسیم در مینای دندان و نیز استخوان، بسیار بیشتر از استرانسیوم است، اجرای بار دوم عملیات باعث زدودن یونهای کلسیم میشود و محلول حاوی استرانسیوم خالص تولید میکند.
2-3. آنالیز ایزوتوپی
آنالیز ایزوتوپی نمونههای دندان و استخوان با استفاده از دستگاه طیف سنج ICP-MS ((Perkin Elmer مدل ELAN DRC-e (آمریکا) در مؤسسۀ پژوهشی آنالیزی کیمیازی انجام شد. دستگاه ICP-MS پیش از تزریق نمونهها به آن، کالیبره شد و ده بار نمونۀ استاندارد استرانسیوم (Strontium Carbonate Isotopic Standard) (SRM 987) اندازهگیری شد که در تمامی موارد نسبت 87Sr/86Sr اندازهگیری شده 7102/0 بود. مقادیر مفروض این استاندارد 710250/0 است که آن را مؤسسۀ ملی استاندارد و تکنولوژی آمریکا (National Institute of Standard and Technology) (NIST) تعیین کرده است و در صورتی که اندازهگیری نمونة استاندارد در یک دستگاه با مقدار مذکور تفاوت داشته باشد، میزان تفاوت باید از نسبت ایزوتوپی سایر نمونهها کم شود (Price and Burton, 2010: 138). قابل ذکر است که دستگاه ICP-MS موجود در مؤسسۀ کیمیازی تنها قابلیت داشت نمونهها را تا چهار رقم اعشار اندازهگیری کند و همانطور که نتایج ارائه شده در بخش بعدی نشان میدهند، چهار رقم اول مقادیر، مشابهاند و نسبت 87Sr/86Sr نمونة استاندارد با استاندارد بینالمللی مطابقت دارد؛ در نتیجه به تصحیح مقادیر اندازهگیری شدۀ نمونهها نیازی نیست.
2-4. آنالیز عناصر کمیاب
مراحل آمادهسازی اولیه و هضم کردن نمونههای دندان و استخوان برای آنالیز عناصر کمیاب مشابه این مراحل برای آنالیز ایزوتوپی بود، با این تفاوت که پس از حل کردن و رقیقسازی، دیگر به ستون کروماتوگرافی و جدا کردن استرانسیوم نیازی نبود. آنالیز عناصر کمیاب استرانسیوم و باریم و نسبت Sr/Ca و Ba/Ca نیز با دستگاه فوق انجام گرفت و نتایج به دست آمده با استفاده از نرمافزار (Version 22) SPSS با همدیگر مقایسه و از نظر آماری تحلیل شدند.
3. نتایج و تحلیل دادهها
3-1. آنالیز ایزوتوپهای استرانسیوم
با توجه به اینکه محوطۀ مسجد کبود امروزه در مرکز شهر تبریز قراردارد، امکان وجود آلودگیهای معاصر در این محوطه وجود دارد و از این رو نمیتوان از نمونههای خاک و نمونههای گیاهی یا حتی جانداران استفاده کرد (Price et al, 2002: 119)؛ در نتیجه بهترین گزینه که میتوانست نشاندهندۀ میانگین ایزوتوپی محوطه باشد، اندازهگیری نمونههای استخوان بود. نمونههای استخوان محوطههای باستانشناسی به عنوان شاهد و میانگین در پژوهشهای متعددی به کار رفته است و نتایج قابل قبول آن مکرراً تأیید شده است (Price and Burton; 2010: 211; Price et al., 2002: 122; Kusaka et al., 2009: 2283; Knusdson et al., 2004: 16; Schweisseing, 2003: 1381) که در واقع میانگین زیستی ایزوتوپی محوطه را به دست میدهد.
برای به دست آوردن میانگین و انحراف معیار قابلقبول، از هر نمونه استخوان سه نمونه از قسمتهای مختلف آن برداشته و جداگانه آنالیز شد که نسبتهای ایزوتوپی 87Sr/86Sr نمونههای استخوان در جدول 2 ارائه شده است.
جدول 2. نسبت 87Sr/86Sr نمونههای استخوان
شمارة گور |
14/79 |
8/81 |
1/82 |
||||||
نمونۀ استخوان |
1 |
2 |
3 |
4 |
5 |
6 |
7 |
8 |
9 |
نسبت 87Sr/86Sr |
7056/0 |
7053/0 |
706/0 |
7055/0 |
7049/0 |
7053/0 |
7059/0 |
7062/0 |
7057/0 |
با توجه به ویژگیهای زمینشناختی منطقۀ دشت تبریز (شکل 1)، محوطۀ مسجد کبود در منطقۀ وسیعی از رسوبات جوان کواترنری واقع شده است و نیز با در نظر گرفتن این مسئله که نسبت 87Sr/86Sr در اکثر مناطق کواترنری جهان حدود 706/0 و یا کمتر از آن است(Price and Burton, 2010: 81; Price etal., 2002: 123; Ericson, 1985: 511) مقادیر به دست آمده در این آنالیزها قابل انتظار است. برای بررسی صحت نتایج علاوه بر کالیبره کردن دستگاه و نیز اندازهگیری نسبت 87Sr/86Sr نمونۀ استاندارد، دو آنالیز جداگانه نیز بر روی دو نمونه از استخوانها، پیش از مرحلۀ جداسازی استرانسیوم انجام شد که مقادیر به دست آمده 336/0 و 467/0 بودند. با توجه به اینکه نسبت استرانسیوم در تمام مناطق کرۀ زمین رقمی بین حدوداً 700/0 و 750/0 (Faure, 1986: 112) است، کاملاً واضح است که این مقادیر اشتباه هستند که دلیل آن نیز به طور واضح تداخل ایزوباری استرانسیوم با روبیدیوم و نیز ناخالصی ناشی از وجود دیگر عناصر بود.
میانگین نمونههای استخوان 7056/0 و انحراف معیار3 (SD) 0004/0 است (0004/0±7056/0). برای تشخیص نمونههای بومی از مهاجر، طبق قرارداد محدودهای تعریف شده است که بر اساس آن میانگین نسبت زیستی استرانسیوم 2± انحراف معیار4 را شامل میشود (Price et al., 2002: 129). بر این اساس، نسبت 7048/0 تا 7064/0 محدودۀ اسکلتهای بومی را شامل میشود؛ به این معنا که نمونههای دندانی که در این محدوده قرارگیرند، بومی و در صورتی که خارج از محدوده باشند، غیر بومی محسوب میشوند. این نتایج در نمودار1 نشان داده شده است. محدودۀ مذکور اگرچه از لحاظ عددی کوچک به نظر میرسد، از نظر زمینشناسی و نیز فنی و دستگاهی برای نسبت 87Sr/86Sr بازۀ وسیعی را شامل میشود (Price et al., 1994: 416)، اما با توجه به اینکه محوطۀ مسجد کبود در منطقۀ وسیعی از رسوبات کواترنری قرارگرفته است که از یک طرف از لحاظ بافت زمینشناسی یکدست و مشابه است و از طرف دیگر تفاوت زمینشناسی آن با مناطق اطراف بسیار واضح و قابلتوجه است، میتوان چنین استنباط کرد که تفاوت نسبت ایزوتوپی منطقۀ دشت تبریز با مناطق اطراف شایان توجه و قابل اندازهگیری است.
نمودار 1. نسبت 87Sr/86Sr نمونههای استخوان به همراه میانگین (خط منقطع) و 2± انحراف معیار (خطوط توپُر)
در جدول 3 مقادیر 87Sr/86Sr به دست آمده از نمونههای دندان نشان داده شده است که نمودار 2 این مقادیر را به صورت ستونی به نمایش گذاشته است.
جدول 3. مقادیر 87Sr/86Sr نمونههای دندان
نمونه(دندان) |
1 |
2 |
3 |
4 |
5 |
6 |
7 |
8 |
9 |
10 |
شمارۀ گور |
1/82 |
11/82 |
7/81 |
8/81 |
9/81 |
7/79 |
11/79 |
12/79 |
14/79 |
18/79 |
نسبت 87Sr/86Sr |
7057/0 |
7055/0 |
7063/0 |
7073/0 |
7062/0 |
7052/0 |
7048/0 |
706/0 |
753/0 |
7063/0 |
نمودار 2. نسبت 87Sr/86Sr نمونههای دندان و مقایسة آنها با میانگین (خط منقطع) و 2± انحراف معیار (خطوط توپُر)
چنانچه در نمودار 2 دیده میشود، نمونۀ اسکلت 11/79 با نسبت 7048/0 در مرز 2- انحراف معیار قراردارد که قابل اغماض است، اما نمونۀ 8/81 که عدد 7073/0 را نشان میدهد، با تفاوت نسبتاً زیادی خارج از محدوده قراردارد. غیر از این دو نمونه، مابقی نمونهها در داخل محدودۀ مذکور قراردارند؛ بنابراین، غیر از نمونۀ 8/81 میتوان ادعا کرد که مابقی نمونهها بومی محسوب میشوند. نسبت 87Sr/86Sr نمونۀ 8/81 سهبار اندازهگیری شد که در هر سهبار همین نتیجه حاصل شد. با توجه به مؤنث بودن این اسکلت شاید بتوان این مسئله را نشانهای از الگوی برونهمسری (Exogamy) دانست؛ همانطور که مطالعات باستانشناسی زیادی به وجود اسکلتهای مؤنث غیر بومی اشاره دارند که غالباً به دلیل وجود الگوی برونهمسری بوده است (Killgrove, 2013: 93, 2010: 66).
3-2. آنالیز عناصر کممقدار
برای حصول اطمینان از نتایج آنالیز ایزوتوپی، آنالیز عناصر کمیاب نیز انجام گرفت. همانطور که در مقدمه نیز بدان اشاره شده است، مطالعات عناصر کمیاب استرانسیوم و باریم که در ابتدا به منظور مطالعۀ تغذیه باستان آغاز شد، در ادامه با مشکلاتی مواجه شد که همانا نبود معیاری برای تشخیص و تفکیک میزان مصرف غذاهای گیاهی و گوشتی یا غذاهای دریایی بود، اما پیشرفت این پژوهشها در ادامه به این منجر شد که غلظت این عناصر در مناطق مختلف جغرافیایی کاملاً با همدیگر متفاوت است که در نتیجه میتواند برای مطالعه منشأیابی استفاده شود (Burton et al., 2003: 94).
با اینکه استخوان و دندان، تحتتأثیر فرآیند زیستپالایی مشابهی قرار میگیرند، الزاماً نتایج مشابهی را نشان نمیدهند. با توجه به این واقعیت که مینای دندان پس از شکل گرفتن در سنین کودکی، اصطلاحاً کپسول یا بسته میشود، قابلیت تبادل یونی و عنصری با محیط اطراف خود را از دست میدهد و ساختار آن ثابت میماند و غلظت عناصر موجود در آن با تغییر مکان فرد تغییر نمیکند، در حالی که ساختار شیمیایی استخوان پیوسته با تغییر مکان موجود زنده تغییر میکند و با محیط به تعادل میرسد و از این رو، شرایط آخرین محل اقامت نمونه را منعکس میکند (Burton et al., 2003: 94; Price et al., 2002: 130)؛ بنابراین، تفاوت قابلتوجه یا معنادار (Significant difference) در غلظت عناصر استرانسیوم و باریم در نمونههای دندان و استخوان اسکلتهای موجود در یک محوطه میتواند نشاندهندۀ بومی یا غیر بومی بودن اسکلتهای مورد نظر باشد. به منظور دستیابی به معیار مشخصتری برای تفکیک شباهتها و مطالعۀ تفاوتهای بین دو گروه نمونه، لازم است از آزمون تی (t-Test) استفاده شود و مقادیر پی (P-Value) برای هر سری از نمونهها به دست آید و در صورتی که مقدار پی به دست آمده کمتر از 05/0 باشد، میتوان تفاوت را معنادار فرض کرد، در غیر این صورت تفاوت معناداری بین دو گروه نمونههای استخوان و دندان وجود ندارد (Drennan, 2009: 131; Burton et al., 2003: 90). در جدول 4 نسبت Sr/Ca و Ba/Ca و لگاریتم این مقادیر برای نمونههای استخوان و در جدول 5 این مقادیر برای دندان ارائه شده است.
جدول 4. نسبت Sr/Ca و Ba/Ca و لگاریتم این مقادیر برای نمونههای استخوان
شمارۀ گور |
نمونه استخوان |
نسبت Sr/Ca (104) |
Log Sr/Ca |
نسبت Ba/Ca (104) |
Log Ba/Ca |
14-79
|
1 |
132/5 |
28/3- |
845/0 |
07/4- |
2 |
567/3 |
44/3- |
751/0 |
12/4- |
|
3 |
962/2 |
52/3- |
660/0 |
18/4- |
|
8-81
|
4 |
153/3 |
5/3- |
816/0 |
09/4- |
5 |
809/4 |
31/3- |
763/0 |
11/4- |
|
6 |
693/3 |
43/3- |
682/0 |
16/4- |
|
1-82 |
7 |
647/5 |
24/3- |
910/0 |
04/4- |
8 |
293/5 |
27/3- |
597/0 |
22/4- |
|
9 |
702/2 |
56/3- |
625/0 |
2/4- |
جدول 5. نسبت Sr/Ca و Ba/Ca و لگاریتم این مقادیر برای نمونههای دندان
شمارۀ گور |
نمونه دندان |
نسبت Sr/Ca (104) |
Log Sr/Ca |
نسبت Ba/Ca (104) |
Log Ba/Ca |
1/82 |
1 |
692/4 |
32/3- |
848/0 |
07/4- |
11/82 |
2 |
506/5 |
25/3- |
733/0 |
13/4- |
7/81 |
3 |
273/6 |
2/3- |
567/0 |
24/4- |
8/81 |
4 |
804/4 |
31/3- |
642/0 |
19/4- |
9/81 |
5 |
76/3 |
42/3- |
907/0 |
04/4- |
7/79 |
6 |
137/3 |
5/3- |
816/0 |
08/4- |
11/79 |
7 |
854/2 |
54/3- |
657/0 |
18/4- |
12/79 |
8 |
904/5 |
22/3- |
596/0 |
22/4- |
14/79 |
9 |
649/2 |
57/3- |
764/0 |
11/4- |
18/79 |
10 |
19/6 |
2/3- |
736/0 |
13/4- |
جدول 6 نیز نشاندهندۀ میانگین و 1± انحراف معیار (SD 1±) لگاریتم نسبتهای اندازهگیری شده است. برای حذف تغییرات بزرگ و کاهش پراکندگی و در عین حال حفظ اهمیت تفسیری دادهها، مقادیر مورد نظر به صورت تابع لگاریتمی درمیآیند(Shaw, 2009: 1089; Burton et al., 2003: 91; Burton and Price, 1990: 556) .
جدول 6. میانگین و انحرافمعیار نمونههای دندان و استخوان
نمونه |
تعداد |
Log Sr/Ca (±SD) |
Log Ba/Ca (±SD) |
استخوان |
9 |
121/0 ± 394/3- |
061/0 ± 132/4- |
دندان |
10 |
143/0 ± 353/3- |
066/0 ± 139/4- |
در این پژوهش برای به دست آوردن مقدار پی از نرمافزار (Version 22) SPSS استفاده شد. برای این منظور پیش از آزمون تی لازم است که ابتدا نرمال بودن پراکندگی یا توزیع دادهها بررسی شود. برای بررسی نرمال بودن توزیع دادهها از آزمون کولموگوروف-اِسمیرنوف (Kolmogorov-Smirnov) استفاده شد. نتایج این آزمون برای مقایسۀ مقادیر Log Sr/Ca در نمونههای استخوان و دندان مقدار 557/0 را نشان داد که از سطح معناداری که 05/0 است، بیشتر بود که در نتیجه میتوان گفت توزیع دادهها نرمال است و برای مقادیر Log Ba/Ca عدد 912/0 حاصل شد که از سطح معناداری 05/0 بیشتر بود و در نتیجه، توزیع دادهها در این مورد نیز نرمال است. با داشتن این نتایج میتوان با استفاده از آزمون تی میانگین دادهها را مقایسه کرد.
برای مقایسة مقادیر Log Sr/Ca نمونههای استخوان و دندان از آزمون تی مستقل استفاده شد. مقدار پی 509/0 است که از سطح معناداری 05/0 بیشتر است (05/0P >)؛ به این معنا که اختلاف معناداری بین میانگین مقادیر Log Sr/Ca دیده نمیشود. این مسئله در نمودار 3 به صورتی دیگر نشان داده شده است.
برای مقایسة مقادیر Log Ba/Ca در نمونههای استخوان و دندان آزمون مشابهی انجام شد. نتایج این آزمون مقدار پی 821/0 را نشان داد که از سطح معناداری 05/0 بسیار بیشتر است (05/0 P >) و با اطمینان میتوان گفت که تفاوت معناداری بین مقادیر Log Ba/Ca در نمونههای استخوان و دندان وجود ندارد. این نتیجه در نمودار 4 ارائه شده است.
نمودار 3. مقایسة میانگین و ± انحراف معیار مقادیر Log Sr/Ca نمونههای استخوان و دندان
نمودار 4. مقایسة میانگین و ± انحراف معیار مقادیر Log Ba/Ca نمونههای استخوان و دندان
با توجه به نتایج آنالیز عناصر کمیاب استرانسیوم و باریم و نسبت این عناصر به کلسیم، میتوان گفت مقادیر Sr/Ca و Ba/Ca در نمونههای دندان تفاوت معناداری با نمونههای استخوان ندارند. با توجه به این واقعیت که نمونههای استخوان نسبتهای عنصری سالهای پایانی سن اسکلت را نشان میدهند و از طرف دیگر، نمونههای دندان نشاندهندۀ نسبتهای عنصری سالهای نخستین سن اسکلتها هستند، نبود تفاوت معنادار بین این نسبتها حاکی از بومی بودن اسکلتهای محوطۀ باستانی مسجد کبود است.
4. نتیجه
در این پژوهش نمونههای دندان و استخوان ده اسکلت از اسکلتهای مسجد کبود برای بررسی بومی یا غیر بومی بودن این اسکلتها با دو روش آنالیز ایزوتوپهای پایدار استرانسیوم 87Sr/86Sr و آنالیز عناصر کمیاب Sr/Ca و Ba/Ca مطالعه شد. برای به دست آوردن میانگین زیستی 87Sr/86Sr محوطه از نمونههای استخوان اسکلتهای مورد مطالعه استفاده شد که مقادیر (±2 SD) 0008/0± 7056/0 را نشان دادند. نتایج آنالیز ایزوتوپی دندانها و مقایسۀ آنها با میانگین به دست آمده نشان داد که غیر از اسکلت شمارۀ 8/81 مابقی نمونهها در محدودۀ بومی قراردارند. با توجه به مؤنث بودن اسکلت مورد نظر، این مسئله را میتوان نشانی از برونهمسری دانست که البته بررسی این مسئله به نمونهها و مطالعات بیشتری نیاز دارد.
آنالیز عناصر کمیاب استرانسیوم و باریم و نسبت Sr/Ca و Ba/Ca نیز بر روی نمونههای دندان و استخوان انجام شد. مقایسة لگاریتم Sr/Ca نمونههای استخوان با این نسبت در نمونههای دندان نشان داد که مقدار پی 509/0 و بزرگتر از سطح معناداری است (05/0 P >)؛ در نتیجه میتوان گفت که اختلاف معناداری بین نسبت Sr/Ca نمونههای دندان و استخوان وجود ندارد. مقایسۀ لگاریتم Ba/Ca نمونههای استخوان و دندان از طریق آزمون تی نیز عدد پی 821/0 را نشان داد که این مقدار نیز بزرگتر از سطح معناداری است (05/0 P >)؛ در نتیجه میتوان گفت که در اینجا نیز تفاوت معناداری بین نسبت Ba/Ca نمونههای دندان و استخوان وجود ندارد؛ بنابراین، نتایج آنالیز عناصر کمیاب حاکی از بومی بودن نمونههاست.
تشکر و قدردانی
نگارندگان بر خود لازم میدانند از مسئولان محترم دانشگاه هنر اسلامی تبریز به خاطر حمایتهای همهجانبه در به سرانجام رسیدن این پژوهش و نیز از مسئولان محترم سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان آذربایجان شرقی برای در اختیار قرار دادن نمونههای مورد بررسی صمیمانه سپاسگزاری کنند.
پینوشت
1. ایزوتوپ رادیوژنیک، ایزوتوپی است که در اثر واپاشی یک رادیوایزوتوپ به وجود میآید.
2. این نقشه بر اساس نقشۀ زمینشناسی تبریز، برگرفته از تارنمای سازمان زمینشناسی (www.gci.ir) تهیه شده است.
3. Standard Deviation
4. (±2 SD)