Document Type : Research Paper
Authors
1 Assistant Professor of Mineralogy, Art University of Esfahan
2 MA in Restoration of Cultural and Historical Heritage, Art University of Esfahan
Abstract
Marble wares found in excavations in Jirof and Shahr-I Sokhta were analyzed by XRF and XRF and examined based on petrographic tests in order to reveal the structural differences. Samples of Jiroft are mainly yellow in color with scattered yellow veins, while those of the Shahr-I Sokhta are quite different in form and have colorful veins ranging from yellow to brown. The present study aimed mainly to examine the two mentioned marble samples structurally and to analyze them chemically. Analyses and petrographic tests revealed that although the two samples were mainly composed of calcite, they were different structurally; samples of Jiroft were structurally composed of scale calcite and those of the Shahr-I Sokhta of radial or needle-like calcite. The depth in which they were formed influences on structure as well. Moreover, the nature of metamorphism and its speed has affected on the structure of marble stones.
Keywords
. مقدمه
از نظر مطالعات باستانشناسی، جنوب شرق ایران خطة ناشناختهای است که سهم به سزایی، نهتنها در باستانشناسی ایران، بلکه در باستانشناسی شرق باستان و نیز تمدن سند و پنجاب دارد. این ادعا را یافتههایی تأیید میکند که از محوطههای باستانی شهداد، خِیمام، تپه یحیی، دمین، ابلیس، بمپور، شهر سوخته و نیز آثاری که به تازگی از سراوان و اسپیدژ در بلوچستان و نیز حوزۀ هلیلرود در منطقة جیرفت به دست آمده است (حصاری و پیران، 1384: 17). منطقة جیرفت در استان کرمان و شهر سوخته در شهر زابلِ استان سیستان و بلوچستان، از تمدنهای قدیمی ناحیة جنوب شرق ایران هستند؛ شهر سوخته مهمترین محوطة باستانی سیستان است که در کنار دلتای رود هیرمند در بالاترین لبۀ نقطۀ شمال غربی دلتای قدیمی در روی تپههای تراس رمرود واقع شده است (Sajjadi, 2003: 21). امروزه شهر سوخته شامل محوطهای بزرگ با طرحی غیر منظم است (Tosi,1976:130). منطقۀ جیرفت از سال 2000 میلادی مورد توجه باستانشناسان قرار گرفت و نتیجۀ این شش فصلکاوش،بهسرپرستییوسفمجیدزاده،کشفیکیاز مهمترین محوطههای هلیلرود در جنوب شرقی ایران، کنار صندل شمالی و جنوبی است. با توجه به سرامیکها و مجسمههای یادبودی، تاریخ آنها را میتوان از 2880 تا 2200 پیش از میلاد تخمین زد (Majidzadeh, 2008: 70Majidzadeh, 2011: 7).
تاکنون آثار گوناگونی از این مناطق در پی کاوشها به دست آمده است. در شهر سوخته آثار سفالی، پارچهای و اشیائی از جنس استخوان و سنگ مرمر یافت شده است و در محوطههای باستانی کنار صندل جنوبی و شمالی آثار متنوعی از سنگهای گوناگون، از جمله صابونی، کلریتی و مرمر به دست آمده است. سنگ مرمر، از سنگهای دگرگونی است که از تبلور مجدد سنگهای کربناته در شرایط دگرگونی درست شده است (Gauri, 1999: 117). سنگهای دگرگونی بر اثر متامورفیسم سنگهای آذرین و رسوبی تحتتأثیر فشار و حرارت زیاد حاصل میشوند. این نوع سنگها معمولاً دارای کیفیت مطلوب و بعضاً بهتر از سنگ مادر اولیه هستند (رحیمی، 1388: 74). مرمر، سنگ آهکی هوازده یا دولمیتی و عمدتاً از کلسیت با دولمیت است (Reedy, 2008: 87). سنگهای مرمر این مناطق در شرایط متفاوتی نسبت به هم یافت شدهاند که این موضوع میتواند آغاز مطالعات ساختاری این گروه از سنگها باشد. برای شناخت بهتر این سنگها آنالیزهای دستگاهی آنها مطالعه شد.
هدف از این پژوهش شناسایی ساختار و مقایسة سنگ مرمرهای دو منطقة شهر سوخته و جیرفت است؛ زیرا تاکنون دربارة ساختار آثار یافت شده از جنس مرمر در این مناطق، مطالعات علمی انجام نشده است. پرسشهای اساسی پژوهش دربارة شناسایی ساختار سنگ مرمرهای این دو منطقه و بررسی تفاوتها و شباهتهای آنهاست. نمونه سنگهای مورد بررسی، تفاوتهای عمدهای از نظر شکل ظاهری با یکدیگر دارند. این موضوع میتواند به ساختار شیمیایی متفاوت آنها بازگردد.
روش گردآوری اطلاعات بر اساس مطالعات کتابخانهای و آزمایشگاهی بود. مطالعات آزمایشگاهی شامل آنالیز دستگاهیXRF & XRDو شناسایی و مطالعه بر روی بافت کریستالین بر اساس مشاهدات مبتنی بر پتروگرافی بود. آنالیزهای دستگاهی XRFو XRD در مرکز پژوهش متالوژی رازی انجام شد. مدل دستگاه پراش اشعه ایکس؛ MPD3000 ساخت ایتالیا و مدل دستگاه فائورسانس اشعه ایکس؛ 8410 ساخت امریکا است. آنالیز پتروگرافی با دستگاه پلاریزان در دانشگاه هنر اصفهان انجام شد. مدل دستگاه Camera Dp71 Olympusbx60 بود.
در سالهای اخیر یوسف مجیدزاده و سید منصور سیدسجادی کاوشهای زیادی در منطقة جیرفت و شهر سوخته انجام دادهاند. حاصل این کاوشها معرفی آثار و طبقهبندی آنها بود. از آثار به دست آمده از این کاوشها میتوان به ظروف سنگ مرمر اشاره کرد. این دو پژوهشگر سنگ مرمرهای این دو منطقه را شناسایی و گونهشناسی کردهاند، اما در این مطالعات به ساختار ظاهری بسنده شده و از نظر ساختار شیمیایی بر روی سنگها مطالعاتی انجام نشده است.
2. نمونهبرداری
نمونههای سنگ مرمرِ مورد مطالعه، از منطقۀ جیرفت و در منطقة کنار صندل جنوبی و در عمق 250 سانتیمتری و 12متری از ترانشه یافت شده است. در منطقة شهر سوخته، آثار مورد بررسی از سطح زمین از منطقۀ بناهای یادمانی1 بخش مسکونی به دست آمده است. نمونههای سنگ مرمر منطقة شهر سوخته و جیرفت شامل قطعاتی از بدنة ظروف بودند. نمونههای متعلق به منطقة جیرفت رگههای کمتری داشتند و برخلاف آن، نمونههای سنگ مرمر شهر سوخته دارای رگههای متعددی بودند.
3. روشهای مطالعۀ آنالیز کمی و کیفی
مطالعات آزمایشگاهی در این مقاله برای بررسی منشأ و ارتباط بین معادن و نمونههای تاریخی با استفاده از روشهای آنالیزی XRF به منظور شناسایی ترکیب کلی مواد مرمرین مکشوفه و روشهای آنالیز XRD برای شناسایی اجزای کریستالین شاخص در نمونههای مطالعاتی و بررسی نیمهکمی و کیفی نمونهها و سپس تطبیق آنها با مشاهدات میکروسکوپی و تأیید آنها از طریق این مشاهدات در مقاطع نازک انجام گرفته است. از روش XRF (X-Ray Fluorescence) برای شناسایی عناصر، تعیین کمی عناصر و ترکیب شیمیایی کلی نمونهها به طور نیمهکمی استفاده شد. این آنالیز بر روی چهار نمونه، شامل دو نمونه از منطقة مسکونی شرقی شهر سوخته و دو نمونه از منطقة کنار صندل جنوبی جیرفت انجام شد تا مقایسة کمی عناصر تشکیلدهندة نمونهها صورت گیرد. هدف از پراش پرتو ایکس (X-Ray Diffraction) (XRD)، شناسایی بافت کریستالی موجود در نمونه برای مطابقت با تصاویر پتروگرافی است. از این دستگاه برای شناسایی کیفی انواع کانیهای دارای ساختار بلوری در مواد استفاده میشود.
4. شناسایی و مطالعة بافت کریستالی بر اساس مشاهدات مبتنی بر پتروگرافی
از پتروگرافی برای مطالعات ساختارشناسی و به عنوان ابزاری برای مشاهدة لایههای سنگ استفاده میشود (:97Reedy, 2008). میکروسکوپ پتروگرافی (میکروسکوپ پلاریزان نوری- عبوری) برای شناسایی ساختار کانی به کار میرود. این میکروسکوپ بیشتر در حوزۀ کانیشناسی و کریستالوگرافی استفاده میشود و مهمترین ویژگی آن، شناسایی کانیها بر اساس اصول و جدولهایی است که کار با این میکروسکوپ را از سایر میکروسکوپهای نوری متمایز میکند. برای مطالعة نمونهها، ابتدا باید مقاطع نازک آنها به ضخامت استاندارد 30 میکرومتر (30/0میلیمتر) تهیه شود. بافت نمونه در زیر نور قطبی شده (پلاریزه) مطالعه میشود. هدف از آزمایش پتروگرافی، اعتماد به نتایج آنالیزهای دستگاهی با استفاده از مشاهدۀ بصری کانیهاست. آنالیزهای پتروگرافی مقطع نازک نمونهها برای مطالعۀ کانیشناختی اجزای تشکیلدهندۀ سنگها، به عنوان روشی تکمیلی در کنار آنالیز XRD &XRF تحت نور پلاریزان با استفاده از میکروسکوپ نوری عبوری انجام گرفت و کانیهای تشخیص داده شده در پتروگرافی در اکثر موارد با نتایج آنالیز XRD مطابقت داشت.
سنگ مرمرهای منطقۀ جیرفت و شهر سوخته از نمونههای منحصربهفردی هستند که از کاوشهای منطقة کنار صندل جنوبی جیرفت و بخش مسکونی شهر سوخته به دست آمدهاند (شکل1-4). استفاده از روشهای پتروگرافی، XRF و XRD در شناسایی ساختار و عناصر این سنگها، ما را در شناخت هر چه بهتر سنگ مرمر کمک میکند و مقایسة نتایج به دست آمده دربارة هر یک از سنگهای منطقة جیرفت و شهر سوخته، به این پرسشها پاسخ میدهد که معادن سنگ مرمر در این دو منطقه چه تفاوتها و شباهتهایی با هم دارند و آیا شرایط جغرافیایی در دو منطقة مورد مطالعه تأثیری در نحوۀ کاربری سنگ داشته است؟
جدول1- مشخصات نمونههای مورد مطالعه
توضیحات |
رنگ |
محل نمونه |
کد نمونه |
قسمتی از یک ظرف |
سفید با رگههای پراکندة زرد رنگ |
کنار صندل |
j-1 |
قسمتی از یک ظرف |
سفید با رگههای پراکندة زرد رنگ |
کنار صندل |
j-2 |
قسمتی از یک ظرف |
سفید با رگههای طیف زرد تا قهوهای |
شهر سوخته-گورستان یادمانی |
z-3 |
قسمتی از یک ظرف |
سفید با رگههای طیف زرد تا قهوهای |
شهر سوخته- گورستان یادمانی |
z-4 |
|
|
شکل2: نمونة سنگ مرمر شهر سوخته(Z-4) |
شکل3: نمونة سنگ مرمر منطقة جیرفت(J-2) |
شکل4: نمونة سنگ مرمر منطقة جیرفت(J-1) |
شکل1: نمونة سنگ مرمر شهر سوخته(Z-3) |
5. بحث و بررسی نتایج
5-1. نتایج پتروگرافی سنگ مرمر جیرفت و شهر سوخته
نمونۀ شمارۀ 1 منطقة جیرفت: مرمری با کیفیت عالی، متراکم و با ناخالصی بسیار کم و نیز تراکم ناخالصی آهن بسیار اندک است و کوارتز اصلاً دیده نمیشود (شکل5). با توجه به تصاویر، هوازدگی بر اثر اکسیداسیون در آن روی نداده است که یکی از دلایل آن ممکن است این باشد که شیء از حفاری سطحی به دست نیامده است؛ به همین دلیل، تأثیر رطوبت بر آن کم بوده و سنگ در منطقة خشک قرار داشته است. همچنین نداشتن تخلخل کافی باعث شده است انتقال رطوبت در بافت سنگ محدود باشد. بافت این مرمر ساختار متراکم و منسجمی دارد و ساختار جهتدار و کریستالیزاسیون آرام در بافت سنگ مشاهده نمیشود. بافت اصلی سنگ بیشتر شامل کالک آرنایت و سنگ رسوبی آهکی است که فسیل زیاد و کمی ماسه2 دارد.
نمونۀ شمارۀ 2 منطقه جیرفت: هوازدگی این نمونه بیشتر از نمونة قبلی است (شکل6) و تجمع ذرات حاوی آهن نیز در آن بیشتر دیده میشود (شکل7). احتمال داده میشود که در کنار ترکها (با توجه به تصاویر) هوازدگی رخ داده است (شکل8). این نمونه نیز مانند نمونۀ شمارۀ 1 جیرفت، مرمری فشرده است. در این نمونهها آهن در محلهای خارجی و کناری نمونه و در ترکهای سطحی مشاهده شد. نمونههای جیرفت، سنگهای متامورفیک و هوازده نیستند و مرمر خوبی هستند.
نمونۀ شمارۀ 3 شهر سوخته: تغییرات آبوهوایی روی نمونههای سنگ مرمر این منطقه، از نمونههای منطقۀ جیرفت تأثیر بیشتری داشته است. نمونه سنگهای مطالعاتی شهر سوخته، برخلاف نمونههای جیرفت که ساختاری دانهریز داشتند، به صورت سنگ کلسیتی با ساختار رومبوئدرال3 (شکل9) و با تخلخل زیاد و انحلال در محیطهای رسوبی هستند (شکل10). در این نمونه، تجمع آهن در کنار کلسیت (شکل11) دیده میشود. تبدیل مگنتیت Fe3O4 (سیاه رنگ) به هماتیت Fe2O3 (قرمز) در این نمونه نشان میدهد که اکسیداسیون در آن روند مشخصی دارد (شکل 15-14-13-12). در نمونة مورد بحث، کلسیت با ضریب شکست بالا و ایجاد رنگهای تفریقی، شامل رنگهای صورتی، سبز و بنفش دیده میشود (شکل16). در نمونههای سنگ مرمر شهر سوخته، رگههای آهن نشاندهندۀ تأثیر آبوهوا یا تخریب و اکسیداسیون متوالی نمونههاست (شکل13-14). در این نمونهها تجمع آهن به صورت مشابه با خط میخی است (شکل17).
نمونۀ شمارۀ 4 شهر سوخته: در این نمونه به دلیل درجة حرارت بالا، مگنیت و هماتیت به صورت فشرده هستند (شکل18). در برخی از قسمتها کلسیت به صورت شعاعی (شکل19) یا به شکل سوزنی (شکل20) دیده میشود که به دلیل درجه حرارت زیاد و نوع دگرگونی است. بر حسب شرایط کریستالیزاسیون در محیطهای رسوبی و به جهت پر کردن فضای خالی ناشی از به جای ماندن مواد آلی و فسیلی، ممکن است هر دو نوع به وجود بیایند. در نمونههای شهر سوخته مشاهده شد که رخهای4 کاملاً مشخص دارند و انعکاس رنگی به طور کامل در آنها مشاهده میشود. با توجه به بررسی این دو نمونه از سنگ مرمرهای شهر سوخته، این نتیجه حاصل شد که نمونهها از یک نقطه به دست نیامدهاند و از معادن مختلف هستند.
|
|
||||||
|
|
||||||
|
|
|
|||||
|
|
|
|||||
|
|
|
|||||
|
|
|
|||||
|
|
|
|||||
|
|
|
|||||
5-2. XRD
آزمایش پراش پرتو ایکس بر روی چهار نمونه از سنگهای مرمر مناطق جیرفت و شهر سوخته انجام گرفت.5 کانی اصلی تشکیلدهندۀ سنگ مرمرهای مورد مطالعه کلسیت (CaCO3) است. در نتایج آنالیز ترکیب Calcite, syn، فرمول شیمیایی CaCO3، مقدار (نیمهکمی) 50/00 و سیستم تبلور Hexagonal (Rh) نمونهها مشابه بود.
جدول2-توصیف و تشریح نمونة j-1 به همراه طیف XRD
بارکد نمونه |
رنگ |
توصیف ماکروسکپی |
توصیف میکروسکپی |
نتایج XRD |
فرمول شیمیایی |
1- j یا نمونة شمارة 1 منطقة جیرفت |
سفید- زرد |
سطح صیقلی و رگههای خیلی کم به رنگ زرد |
مرمر با ساختار فشرده
|
کلسیت |
CaCO3 |
|
جدول3- توصیف و تشریح نمونة J-2 به همراه طیف XRD
بارکد نمونه |
رنگ |
توصیف ماکروسکپی |
توصیف میکروسکپی |
نتایج XRD |
فرمول شیمیایی |
j-2 یا نمونة شمارة 2 جیرفت |
سفید-زرد |
سطح صیقلی با رگههای خیلی کم- زرد |
مرمر فشرده |
کلسیت |
CaCO3 |
شکل 22: نمودار طیف XRD نمونة J-2 |
بار کد نمونه |
رنگ |
توصیف ماکروسکپی |
توصیف میکروسکپی |
نتایج XRD |
فرمول شیمیایی |
Z-3 یا نمونة شمارة 3 شهر سوخته |
زرد- نارنجی |
سطح صیقلی با رگههای زیاد در طیف نارنجی قهوهای |
سنگ کلسیت تجمع آهن |
کلسیت |
CaCO3 |
جدول4- توصیف و تشریح نمونة Z-2 به همراه طیف XRD
|
جدول5- توصیف و تشریح نمونة Z-3به همراه طیف XRD
بارکد نمونه |
رنگ |
توصیف ماکروسکپی |
توصیف میکروسکپی |
نتایج XRD |
فرمول شیمیایی |
Z-4 یا نمونة شماره 4 شهر سوخته |
زرد- نارنجی
|
سطح صیقلی-رگههای بسیار زرد- طیف نارنجی-قهوهای |
سنگ کلسیتی به شکل شعاعی و سوزنی- تجمع آهن |
کلسیت |
CaCO3 |
|
5-3. XRF
آنالیز به صورت نیمهکمی (Semi Quantitative) انجام شده است. نتایج XRF به صورت جدول (شمارة 6 و 7) ارائه شد.6 بیشترین عنصر و ترکیباتی که در نتایج نمونه سنگهای مرمر جیرفت و شهر سوخته مشخص شد، کلسیم (Ca) و CaO بود. این آنالیز بر روی دو نمونه از سنگ مرمر جیرفت و دو نمونه از شهر سوخته برای مقایسة کمی عناصر تشکیلدهندۀ نمونهها انجام گرفت. نتایج این آزمایش نشاندهندۀ نزدیکی عناصر تشکیلدهندة نمونههای جیرفت و شهر سوخته است.
جدول6- نتایج XRF نمونه سنگهای منطقة جیرفت بر حسب درصد وزنی
|
Sr |
Fe |
Mn |
Ca |
K |
S |
Si |
Al |
Mg |
نمونة شماره 1 |
0/084 |
2/7 |
شناسایی نشده |
36/7 |
شناسایی نشده |
0/5 |
2/7 |
0/08 |
0/40 |
نمونة شماره 2 |
0/079 |
3/2 |
شناسایی نشده |
36/1 |
0/052 |
0/34 |
0/10 |
0/11 |
0/31 |
جدول7- نتایجXRF نمونه سنگهای منطقة شهر سوخته بر حسب درصد وزنی
|
Sr |
Fe |
Ca |
S |
Si |
Al |
Mg |
نمونة شماره 3 |
0/24 |
0/036 |
38/7 |
0/19 |
0/21 |
0/09 |
0/8 |
نمونة شماره 4 |
0/22 |
0/9 |
38/2 |
0/28 |
0/06 |
0/04 |
0/7 |
نمودار 1: مقایسة تمرکز عناصر (برحسب درصد وزنی) در نمونههای مناطق جیرفت و شهر سوخته
از دلایل ساختار خوب و منسجم سنگ مرمرهای منطقة جیرفت میتوان به این موضوع اشاره کرد که هوازدگی بر اثر اکسیداسیون رخ نداده است؛ به همین دلیل، تأثیر رطوبت کم و قرار داشتن در منطقة خشک و همچنین نداشتن تخلخل باعث شده است انتقال رطوبت در بافت سنگ محدود باشد. همانطور که از تصاویر پتروگرافی مشاهده میشود، بافت این مرمر ساختار متراکم و منسجمی دارد و ساختار جهتدار و کریستالیزاسیون آرام در بافت سنگ مشاهده نمیشود و علت آن به این دلیل است که، این سنگها در عمق زمین دگرگون شدهاند و هر چه از عمق به سطح زمین انتقال یابند، سرعت واکنش آهستهتر و متامورفیسم کندتر است. بافت اصلی سنگ بیشتر شامل تالک و آرنالیت (با توجه به آنالیزهای پتروگرافی و پراش اشعه ایکس) است. سنگ مرمر با کیفیت بالا، متراکم و با ناخالصی بسیار اندک و همچنین با تراکم ناخالصی آهن در حد بسیار کم قابل مشاهده بود و در تصاویر، کوارتز اصلاً دیده نمیشود.
در نمونههای جیرفت با تهیة عکسهای پتروگرافی میتوان اظهار کرد که سنگهای مرمر، سنگ متامورفوژیک و هوازده نیستند و مرمرهای جیرفت ریزدانه، فشرده با لایههای رنگی و رگههای کوارتزی و فلسیشکل هستند. دربارة سنگهای شهر سوخته گفته شد که کلیستی هستند؛ یعنی شرایط محیطی بر آنها تأثیر گذاشته است و به سنگهای کلسیتی تبدیل شدهاند. نتایج در سنگهای جیرفت هم کلسیت را نشان میداد، اما تفاوت آن در نوع متامورفیسم و سرعت دگرگونی است. در نمونههای شهر سوخته، سنگهای کلسیتیبهشکلشعاعیوسوزنیاستکه از دلایل آن میتوان به شرایط محیطی قرارگیری نمونهها اشاره کرد.
6. نتیجه
دو منطقة شهر سوخته و جیرفت از مناطق باستانی در جنوب شرق ایران هستند که آثار متعددی از جنس سنگ دارند که از جملة آنها، سنگ مرمر است که به اشکال مختلفی ساخته شدهاند. ظروف سنگ مرمر این دو منطقه که از محوطههای باستانی کنار صندل جنوبی در جیرفت و از منطقۀ بناهای یادمانی در شهر سوخته به دست آمدهاند، از نظر ویژگیهای ظاهری تفاوتهای زیادی داشتند. ظروف سنگ مرمر منطقۀ جیرفت رگههای کمی داشتند و به رنگ سفید بودند، اما در مقابل، سنگ مرمرهای شهر سوخته رگههای متعددی به رنگهای قهوهای و نارنجی داشتند. این تفاوت ظاهری کاملاً گویای تفاوتهای ساختاری و شرایط شکلگیری این سنگها بود؛ به همین دلیل، با بهکارگیری آنالیزهای XRF-XRD و استفاده از تصاویر پتروگرافی، ساختار سنگهای این دو منطقه تحلیل شد.
با توجه به نتایج آزمایشهای XRF- XRD و تصاویر پتروگرافی، این نتیجه حاصل شد که نمونههای دو منطقه نمیتواند متعلق به یک معدن باشد و حتی در نمونههای شهر سوخته نیز نمونهها متعلق به یک بخش مشترک نیستند. نمونه سنگهای مرمر جیرفت از نوع مرمر بسیار خوب و منسجم است، در صورتی که نمونه سنگهای شهر سوخته به شکل سنگهای کلسیتی هستند و کاملاً گویای شرایط جغرافیایی و زمینشناسی حاکم بر آنهاست. نکتة حائز اهمیت، تفاوت ساختار نمونه سنگهای مرمر این دو منطقة باستانی است؛ همانطور که اشاره شد، نمونههای جیرفت ساختاری به هم فشرده دارند، اما در نمونههای شهر سوخته ساختار کلسیتی به شکل سوزنی و شعاعی دیده میشود.
با وجود اینکه هر دو نمونه از خانوادة سنگهای کلسیتی هستند، از نظر ساختاری تفاوتهایی عمده دارند. هوازدگی بر اثر اکسیداسیون در نمونههای جیرفت رخ نداده است، اما در نمونههای شهر سوخته هوازدگی دیده میشود که مربوط به محل به دست آوردن نمونهها (نمونههای شهر سوخته از روی زمین به دست آمدهاند) است. حاصل این پژوهش نشاندهندۀ این است که شرایط محیطی در ساختار سنگهای مرمر این دو منطقه که هر دو در جنوب شرق ایران باستان قرار دارند، نقش تعیینکنندهای داشته است. بر اساس نتایج آنالیزها عناصر و ترکیبات تشکیل دهنده، سنگهای مطالعاتی مشابه بودند، اما از نظر ساختارهای درونی تفاوتهای فاحشی داشتند.
تشکّر و قدردانی
در اینجا لازم میدانیم از آقایان مهدی رازانی، نادر سلیمانی و آقای دانشی از پایگاه جیرفت به دلیل همکاری بسیار صمیمانه تشکر کنیم. بدون شک بدون کمک آنان این تحقیق مقدور نبود.
پینوشت
1. منطقۀ بناهای یادمانی واقع در شمال غرب شهر سوخته بین منطقۀ مسکونی شرقی و منطقۀ صنعتی واقع شده است. درۀ کوچک رسوبی این بخش را از منطقۀ صنعتی در غرب تفکیک میکند، در حالی که در جنوب و شرق با بخشهای دیگر هممرز است. این منطقه از تعدادی تپۀ کوچک تشکیل شده است که هر یک به احتمال قوی نشاندهندۀ ساختمانها و بناهای متعلق به دورههای مختلف هست (شیرازی، 1388 :282). کاربری اصلی این بنا هنوز مشخص نشده است، اما بر اساس برخی شواهد این ساختمان در دورۀ دوم استقرار بنایی همگانی بوده است و بعداً در دورۀ سوم، بخشهایی از آن متروک شده و بخشهای دیگری از آن به شکل کارگاههای صنعتی کوچکی در آمده است (سیدسجادی، 1388 :415).
2. طرح طبقهبندی بسیار سادهای که در بسیاری اوقات به کار میرود و سنگهای آهکی را بر اساس اندازۀ دانه به کلسی رودایت (calcirudite) (بیشتر دانهها بزرگتر از 2میلیمتر)، کلسی آرنایت (calcarenite) (بیشتر دانهها بین2 میلیمتر و 62 میکرون) و کلسی لوتایت (calcilutite) (بیشتر دانهها کمتر از 62 میکرون) تقسیم میکند (تاکر، 1373:265(.
3. نوعی شبکة کریستال.
4. رخ عبارت است از خصوصیت شکست و تورق کانی در امتداد سطوح سست.
5. شرایط محیطی آزمایشگاه شامل دمای °C 230 و رطوبت برابر با 50 % بود.
6. شرایطی محیطی آزمایشگاه شامل دمای °C 25 و رطوبت برابر با 30% بود.