دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
مطالعات باستان شناسی
2251-9297
2676-4288
8
2
2017
02
19
استقرارهای پیش از تاریخ دشت لوت، جنوب شرق ایران
1
15
FA
نصیر
اسکندری
0001-8461-9000
دانشجوی دکتری باستان شناسی دانشگاه تهران
nasir.eskandari@yahoo.com
حکمت الله
ملاصالحی
دانشیار گروه باستانشناسی دانشگاه تهران
hekmat_mollasalehi@yahoo.com
حسن
فاضلی نشلی
0000-0002-6397-5855
دانشگاه تهران
hassanfazelinashli@gmail.com
10.22059/jarcs.2017.61722
دوازده فصل کاوشهای باستانشناختی در محوطۀ شهداد، اهمیت حاشیۀ غربی بیابان لوت واقع در جنوب شرق ایران را به لحاظ باستانشناختی افزونتر کرده است. در سال 1390 دشت لوت بررسی باستانشناختی شد، حاصل آن شناسایی 87 محوطۀ باستانی از هزارۀ پنجم پ.م تا دورۀ اسلامی بوده است. مقالۀ پیشرو به زیستگاههای پیش از تاریخ دشت لوت میپردازد که متعلق به هزارههای پنجم تا دوم پ.م هستند. به علت قرار گرفتن منطقۀ مورد مطالعه در مجاورت بیابان لوت، الگوی استقراری پیشازتاریخ دشت لوت تحتتأثیر منظرگاه بیابانی (Desert Landscape) پیرامونش بوده است. برهمکنشهای انسان با محیط در منظرگاه بیابانی دشت لوت، شگلگیری یک منظرگاه فرهنگی متمایز منطقهای را بهدنبال داشته است. واقعیتی که در الگوی پراکنش استقرارها، الگوی توسعۀ آنها و نوع محوطهها دیده میشود. نوشتار حاضر، به روندهای استقراری دشت لوت و همچنین برهمکنشهای منظرگاههای طبیعی و فرهنگی منطقه در دورۀ مسسنگی و عصر مفرغ میپردازد.
دشت لوت,شهداد,منظرگاه بیابانی,الگوی استقراری,باستانشناسی منظری
https://jarcs.ut.ac.ir/article_61722.html
https://jarcs.ut.ac.ir/article_61722_1fa57271168a1b476b9ffaf513f71347.pdf
دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
مطالعات باستان شناسی
2251-9297
2676-4288
8
2
2017
02
19
پژوهشی در آئینهای تدفین دورۀ ساسانی در سواحل خلیجفارس
17
34
FA
حسن
توفیقیان
استادیار پژوهشکدۀ باستانشناسی و میراث فرهنگی
htofighian@yahoo.com
محرم
باستانی
https://orcid.org/00
دانشجوی دکتری باستانشناسی دانشگاه تهران
bastani1353@ut.ac.ir
10.22059/jarcs.2017.61723
اغلب محققین بر این باورند که در دورۀ ساسانی، جسد مردگان در هوای آزاد رها میشد تا حیوانات و پرندگان آن را تجزیه کنند. پس از متلاشیشدن جسد، استخوانهای باقیمانده را در فرورفتگیها و طاقچههای ایجاد شده در صخرهها قرار میدانند. این فضاهای ایجاد شده در سنگ سخت کوه را استودان (استخواندان) مینامند. شمار زیادی از این استودانها در کوههای فارس مانند نقش رجب در دامنه کوه رحمت در حوالی زنگیآباد، در کوه رحمت حوالی استخر، روی سکویی در دامنه کوه گونداشلو، روی قطعهسنگی جداافتاده در نزدیکی نقش رستم، در سطح بریده سنگی بزرگ در تنگ حشک نزدیک سیوند، در اقلید نزدیک آباده و در بالای دژی مشرف به بیشاپور شناسایی شده است. این استودانها به دو صورت قبور دائمی و قبور موقت (دخمکها) در بدنۀ سنگی کوهها و یا لایههای کنگلومرا ایجاد شدهاند. در این پژوهش ضمن مطالعۀ نمونههای یادشده، تعدادی از استودانهای شناسایی شده در سواحل خلیجفارس که قابلمقایسه با نمونههای فارس میباشد، معرفیشده و کاربری واقعی آنها مورد بحث قرار میگیرد. این استودانها در سیراف، گورستان شغاب، بندر ریگ (گناوه)، گورستان تیس در چابهار و گورستان حصیرآباد در شهر اهواز واقع شدهاند.
قبور دستکند,ریگ,سیراف,تیس,شغاب
https://jarcs.ut.ac.ir/article_61723.html
https://jarcs.ut.ac.ir/article_61723_2952c8d21e5b10cfe10ee28dac3214fe.pdf
دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
مطالعات باستان شناسی
2251-9297
2676-4288
8
2
2017
02
19
ساخت و سازمان فضایی شهرهای ایران در گذار از دورۀ ساسانی به دوران اسلامی
35
51
FA
ستار
خالدیان
دانشجوی دکتری باستانشناسی دوران اسلامی دانشگاه تهران
skhalediyan@ut.ac.ir
حسن
کریمیان
دانشیار گروه باستانشناسی دانشگاه تهران
hkarimian@ut.ac.ir
احمد
پور احمد
استاد گروه جغرافیای انسانی دانشگاه تهران
apourahmad@ut.ac.ir
حامد
مظاهریان
استادیار گروه معماری پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران
mazaherian@ut.ac.ir
10.22059/jarcs.2017.61724
شهرهای کهن ایران، در کنار نقش ارزشمند فرهنگی، نشاندهندۀ جریان زندگی مردمان هستند و هر یک از قسمتها و فضاهای آن، بخشی از ویژگیهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، اداری و مذهبی جامعه را نشان میدهند. پس با واکاوی و پژوهش آنها میتوان به گوشهها و جنبههای غیر مدون و ناشناختهای از سیر تحول زندگی بشر پی برد. ساخت و سازمان فضاهای شهری ایران در دوران گذار از دورۀ ساسانی به دوران اسلامی، نقشی انکارناشدنی در شناخت فرهنگ و تاریخ کشورمان دارد و چهبسا درک درست از این شرایط میتواند برای آینده و سنگبنای شهرهای ایران امروز نیز مفید واقع شود. نگارندگان در این پژوهش که از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی و تحلیلی است، سعی دارند روند ساخت و سازمان فضایی شهرهای ایران در گذار از دورۀ ساسانی به دوران اسلامی را بر اساس دادههای حاصل از بررسیهای میدانی - کاوشهای باستانشناختی و منابع تاریخی مورد پژوهش قرار دهند تا بتوانند نقش و جایگاه اجتماعی و کارکردی هر بخش از شهر را مشخص نمایند و کیفیت و میزان تأثیرگذاری ساختار و نظام شهرسازی دورۀ ساسانی بر ساختار کالبدی شهرهای دوران اسلامی را روشن کنند و همچنین تحولات پیشآمده در این دوران را در ساخت و سازمان فضاهای شهری ایران مشخص کنند.
شهر,دوران اسلامی,دورۀ ساسانی,سازمان فضایی,شهر ساسانی
https://jarcs.ut.ac.ir/article_61724.html
https://jarcs.ut.ac.ir/article_61724_0416f647766448ede32a969624a165cc.pdf
دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
مطالعات باستان شناسی
2251-9297
2676-4288
8
2
2017
02
19
سفالهای غیردالمایی در بستر دالمایی: تشخیص باستانشناختی و توضیح آزمایشگاهی نمونۀ موردی: سها چای تپه زنجان
53
70
FA
رقیه
رحیمی سرخنی
دانشجوی دکتری باستانشناسی دانشگاه تهران
roghayehrahimisorkhani@gmail.com
کمال الدین
نیکنامی
0000-0001-5273-8179
استاد گروه باستان شناسی دانشگاه تهران
kniknami@ut.ac.ir
معین
اسلامی
دانشجوی دکتری باستان شناسی دانشگاه فرانکفورت آلمان
moein.eslami@studi.uni-frankfurt.de
10.22059/jarcs.2017.61726
سنت فرهنگی دالما مربوط به هزارۀ پنجم ق.م. در غرب ایران است. یکی از مهمترین ویژگیهای این سنت پراکنش وسیع سفالهای آن است. در مراکز اصلی سنت فرهنگی دالما، بهخصوص حوضۀ جنوبی دریاچۀ ارومیه چهار گونۀ اصلی سفال دالما شناخته شده است. هرچه از مرکز اصلی دالما دورتر میشویم بهویژه در مناطقی که سنت دالمایی در تماس با سنتهای همزمان و همجوار خود قرارمیگیرد، بسترهای دالمایی گونههای متنوعتری از مواد فرهنگی را تجربه میکند. در برخی موارد سفالهای غیردالمایی در بستر کاملا دالمایی و گاهی سفالهای نوع دالمایی در بستر کاملاً غیردالمایی مشاهده میشود. در این مقاله، ابتدا سنتهای سفالی محوطۀ سها چای تپه زنجان بر اساس سبک ظاهری و تکنولوژیکی طبقهبندی شده و سپس هفده نمونه از گونههای متنوع با استفاده از روش تجزیۀ عنصریXRF مورد آزمایش قرار گرفته است. هدف از این نوشتار تعیین سبکهای سفالی اصلی و فرعی در بستری دالمایی در منطقهای دورتر از مرکز اصلی دالما در درۀ سجاسرود زنجان است. بر اساس نتایج بهدستآمده فرضیۀ مبتنی بر وجود سبکهای سفالی اصلی و فرعی ارزیابی و پیشنهاد میشود.
دالما,سبک,سنت,بستر,سها چای تپه,XRF
https://jarcs.ut.ac.ir/article_61726.html
https://jarcs.ut.ac.ir/article_61726_37934ea652e2abf58c9cddda2600e461.pdf
دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
مطالعات باستان شناسی
2251-9297
2676-4288
8
2
2017
02
19
از کوه سیلخَزو تا کوه بیکنی: جغرافیای تاریخی سرزمین ماد در دورۀ آشور نو
71
89
FA
سعدی
سعیدیان
دانشجوی دکتری باستانشناسی، دانشگاه تهران
saedi.saeedyan@gmail.com
بهمن
فیروزمندی شیره جینی
استاد گروه باستان شناسی دانشگاه تهران
bfiroozmandi@yahoo.com
10.22059/jarcs.2017.61728
مسئلۀ جغرافیای تاریخی سرزمین مادها در زمان ذکر نخستین آنها، یعنی در دورۀ آشور نو همواره بحثبرانگیز بوده است. مادشناسان و آشورشناسان متقدم با توجه به حدود جغرافیایی این سرزمین در دورههای هخامنشی، اشکانی و ساسانی، قلمرو مادها در دورۀ آشور نو را از کوهستانهای زاگرس مرکزی تا مرکز فلات ایران دانستهاند اما از دهۀ هفتاد میلادی، رویکردی جدید و کمینهگرا نسبت به جغرافیای تاریخی زاگرس در دورۀ آشور نو ظهور یافت که قلمرو سرزمینهای زاگرسیِ مذکور در متون آشوری را بسیار محدود تصور کرده و رشتهکوه الوند را آخرین نقطۀ نفوذ آشوریان در شرق و فلات ایران میدانست و درنتیجه سرزمین ماد را نیز محدود به غرب الوند مینمود. در مقالۀ حاضر به بررسی صحت و سقم این دو عقیدۀ متضاد خواهیم پرداخت و همچنین سعی خواهیم نمود مرزهای کشور ماد در دورۀ آشور نو را مشخص نموده و شهرها و سرزمینهای اصلی آن را مکانیابی نماییم.
سرزمین ماد,متون آشوری,بیکنی,دماوند,الوند
https://jarcs.ut.ac.ir/article_61728.html
https://jarcs.ut.ac.ir/article_61728_a4491c016248676f2e749cf1530bc378.pdf
دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
مطالعات باستان شناسی
2251-9297
2676-4288
8
2
2017
02
19
تعیین عملکرد و طرح معماری واحدهای نجومی مکشوفه در رصدخانه مراغه
91
109
FA
جواد
شکاری نیری
استادیار گروه مرمت و احیای بناهای تاریخی، دانشگاه بینالمللی امامخمینی(ره)
javadnir@yahoo.com
10.22059/jarcs.2017.61771
پس از کاوش در سایت ویران رصدخانۀ مراغه، غیر از شالودههایی با پلانهای مدور، چیز دیگری از ساختارمعماری آن یافت نشد. با گذشت حدود 40 سال، طرح و شکل برخی از واحدهای نجومی رصدخانه، مشخص نبود. حفار رصدخانه در بارۀ شکل و عملکرد آنها به حدس و گمان پرداخت و امیدوار بود که پژوهشگران در آینده بتوانند گرهگشای معمای آنها باشند. این موضوع که کاربری یا عملکرد واحدهای معماری نجومی رصدخانه چگونه بوده است و این واحدها سرپوشیده بودهاند یا خیر، پرسشهای اساسی در پژوهش حاضر بود که حتی کاوشگران رصدخانه هم پاسخی به آنها نداده بودند<strong>. </strong>فرضیۀ ما این بود که با مطالعه در معماری رصدخانههای قدیمی سایر نقاط جهان، میتوان طرح، شکل و حتی احتمالاً عملکرد واحدهای معماری این رصدخانه را پیدا کرد. فرضیۀ دوم دربارۀ عملکرد یکسان یا مشابه یا مرتبط دو واحد مدوری بود که نزدیک بههم و همشکل بود<strong>. </strong>دستآورد اصلی مقاله، یافتن طرح اصلی و عملکرد تعدادی از واحدهای نجومی این رصدخانه بر اساس انجام بررسیها و مقایسههای دقیق با رصدخانۀ جیپور هند است. بررسی میدانی و متنی منابع و مقایسه و تطبیق مدارک و منابع برای نتیجهگیری، روش اصلی تحقیق را شامل میشود. احیای عملکرد اصلی واحدهای معماری رصدخانه، همراه با رونق گردشگری علمی و تلاش برای ثبت جهانی این اثر از اهداف پژوهش حاضر است.
رصدخانة مراغه,رام یانترا,پلانهای نجومی مدور,رصدخانة جیپور,دیگانسایانترا
https://jarcs.ut.ac.ir/article_61771.html
https://jarcs.ut.ac.ir/article_61771_3c4e52c6573c1dd913dc1e8af381b6c6.pdf
دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
مطالعات باستان شناسی
2251-9297
2676-4288
8
2
2017
02
19
سیر تحول منظر فرهنگی میمند کرمان با تکیه بر مطالعات تاریخی و یافتههای باستانشناختی
111
130
FA
میثم
لباف خانیکی
0000-0001-5498-8980
استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه تهران
labbaf@ut.ac.ir
10.22059/jarcs.2017.61772
در تعیین و تعریف یک منظر فرهنگی، سه رکن جغرافیا (عرصۀ طبیعی فعالیت انسان)، تاریخ و مواد فرهنگی نقش اساسی ایفا میکنند. عرصۀ طبیعی میمند در شمال غرب استان کرمان بهروشنی تعامل این سه عنصر را نشان میدهد. در تلاش برای پاسخ به این پرسش که منظر فرهنگی میمند، از چه عناصری تشکیل شده و تحول آن از چه کیفیتی برخوردار بوده، نگارنده بخش شمالی شهرستان شهربابک شامل منطقۀ میمند و روستاهای مجاور آن را در سالهای 1392 و 1393 مورد بررسی میدانی قرار داد. یافتههای حاصل از این بررسی در کنار گزارشهای مندرج در متون تاریخی، بیانگر تغییر و تطور شیوههای معیشت در این منطقه در طول تاریخ است. بر پایۀ نتایج پژوهش حاضر، شرایط جغرافیایی و تاریخی، تعیین کنندۀ رفتارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مردمان منطقه بوده است و با وجود روابط پیچیده و تحولات چندخطی در منظر فرهنگی میمند، میتوان روستای دستکند میمند را کانون و منشأ این تحولات دانست.
میمند,منظر فرهنگی,معماری دفاعی,کوچنشینی,یکجانشینی
https://jarcs.ut.ac.ir/article_61772.html
https://jarcs.ut.ac.ir/article_61772_f9e9fb1b9e7530ec2819a28e202daf28.pdf
دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
مطالعات باستان شناسی
2251-9297
2676-4288
8
2
2017
02
19
بررسی شواهد باستانشناختی دورۀ ایلام میانه در حوضۀ کارون علیا
131
150
FA
یعقوب
محمدی فر
استاد گروه باستانشناسی دانشگاه بوعلی سینا همدان
mohamadifar@basu.ac.ir
کاظم
ملازاده
دانشیار گروه باستانشناسی دانشگاه بوعلی سینا همدان
kazemmollazade@yahoo.com
علی اصغر
نوروزی
دانشجوی دکتری باستانشناسی دانشگاه بوعلی سینا
aliasghar.noruzi@gmail.com
10.22059/jarcs.2017.61773
شواهد باستانشناختی، جایگاه ساکنین کوهپایههای زاگرس را در تحولات دوران ایلام تأیید کرده است. اما اطلاعات منسجمی از کمیّت و کیفیت آثار این دوره در بخشهای داخلی ارتفاعات زاگرس و بهخصوص در سرشاخههای رود کارون در دست نیست. جدیدترین بررسیها و کاوشهای باستانشناختی حاکی از وجود شواهد قابلتوجهی از دوران ایلام میانه یا یکی از شکوفاترین مقاطع تاریخ ایلام در این مناطق است. بررسیهای میدانی، بازنگری و جمعبندی نتایج مطالعات جدید جایگاه منطقۀ کارون علیا را در قلمرو امپراطوری ایلام بهطور مستندی آشکار مینماید. کشف تپهها ومحوطههای باستانی، آثارمعماری، تدفینها،کتیبههای میخی و اشیاء سفالین ایلامی در این منطقۀ مرتفع و صعبالعبور، دریچههای تازهای بر روی ایلامشناسان گشوده است. بررسی این مدارک نشان میدهد که این مناطق برخلاف نتیجهگیریهای پیشین، نه در حاشیۀ قلمرو ایلام، بلکه در بطن معادلات سیاسی و اجتماعی جنوب غرب ایران در هزارۀ دوم قبل از میلاد قرار داشتهاند.
باستانشناختی,ایلام میانه,کارون علیا,زاگرس,جنوب غرب ایران
https://jarcs.ut.ac.ir/article_61773.html
https://jarcs.ut.ac.ir/article_61773_9ff67b961a73116bf4e75af2e3ed1804.pdf
دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
مطالعات باستان شناسی
2251-9297
2676-4288
8
2
2017
02
19
شواهد باستانشناسی در سنسنجی زمینلغزش سیمره
151
165
FA
خداکرم
مظاهری
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایلام
kh.mazaheri@yahoo.com
10.22059/jarcs.2017.61774
زمینلغزش سیمره از بلایای طبیعی مهمی است که در جنوب شرق درۀ سیمره در حوزۀ شهرستان درهشهر رخ داده است. این زمینلغزش بهدلیل وسعت ابعاد و ویژگیهای خاص خود، تاکنون موردتوجه دانشمندان متعددی قرار گرفته است. درگذشته مطالعات متعددی در زمینۀ سنسنجی آن انجام شده، ولی هنوز از دید باستانشناسی محدودۀ زمان وقوع این رخداد معلوم نیست. هدف از پژوهش حاضر، سنسنجی زمان وقوع این زمینلغزش بر اساس شواهد باستانشناسی است. در این راستا، شواهد مکشوفه از سه نقطۀ مرتبط با زمینلغزش شامل محل لغزش، دهانۀ سد آواری و بستر دریاچۀ سیمره مورد مطالعه قرار گرفت. دادههایپژوهش در بررسیهای باستانشناسی گردآوری شد. نتایج نشانداد که زمینلغزش سیمره درآغازدورۀ هولوسن، همزمان با اوایل دورۀ نوسنگی رخ داده و موجب شکلگیری یک دورۀ فترت در روند سکونت در درۀ سیمره شده که تا اواخر دورۀ نوسنگی تداوم یافته است.
زمین لغزش سیمره,سن سنجی,شواهد باستان شناسی,بررسی های باستان شناسی,نوسنگی
https://jarcs.ut.ac.ir/article_61774.html
https://jarcs.ut.ac.ir/article_61774_ac6b7d3b4ae84272c78b7393edb4fa61.pdf
دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
مطالعات باستان شناسی
2251-9297
2676-4288
8
2
2017
02
19
مطالعۀ گونهشناختی و گاهنگاری مقایسهای ظروف سفالین تپه گیان نهاوند: مجموعه موزۀ مقدم دانشگاه تهران
167
188
FA
نیلوفر
مقیمی
دانشجوی دکتری گرایش پیش از تاریخ باستانشناسی، دانشگاه تهران
moghimi.nilufar@ut.ac.ir
10.22059/jarcs.2017.61775
تپه گیان نهاوند یکی از نخستین و مهمترین محوطههای کاوششده واقع در حوزۀ فرهنگی - جغرافیایی زاگرس مرکزی است. کاوش در این محوطه در سالهای 32-1931م. با روشهای غیر علمی و با دیدگاههای عتیقهجویی و کشف اشیاء نفیس انجام گرفت. با وجود چنین کاوشی، آثار و یافتههای فرهنگی بهدستآمده از دورههای مختلفِ پیش از تاریخ در گیان به قدری مهم و حائز اهمیت بودهاند که مبنای گاهنگاری منطقه قرار گرفتند و همچنان نیز در مطالعات باستانشناسی مورد توجه پژوهشگران هستند. مجموعه قابلتوجهی از آثار تپه گیان در موزه مقدم دانشگاه تهران نگهداری میشوند. بیست ظرف سفالین سالمِ موجود در این مجموعه به هدف معرفی، گونهشناسی و ارائۀ گاهنگاری مقایسهای برای این نوشتار انتخاب شدهاند. همچنین، مطالعۀ این مجموعه فرصت مناسبی برای وارسی گاهنگاری دورههای فرهنگی تپه گیان فراهم میکند. روش کار به این صورت بوده است که تمامی ظروف، مستندنگاری و گونهشناسی شده و سپس با توجه به ویژگیهای مختلف نظیر شکل ظرف و ساختار نقوش با محوطههای همزمان در منطقه مورد مقایسه قرار گرفته و در نهایت گاهنگاری نسبی آنها ارائه شده است. در نتیجه، همۀ ظروف مجموعۀ موزه مقدم به عصر مفرغ (میانی و متأخر) و دورۀ گذار از عصر مفرغ به آهن تعلق دارند.
موزۀ مقدم,تپه گیان,گاهنگاری,عصر مفرغ
https://jarcs.ut.ac.ir/article_61775.html
https://jarcs.ut.ac.ir/article_61775_4752406fa4bb549567060f0556af906b.pdf
دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
مطالعات باستان شناسی
2251-9297
2676-4288
8
2
2017
02
19
بررسی باستانشناسی قلعه ایرج ورامین؛ تاریخگذاری و کاربری
189
208
FA
سید مهدی
موسوی نیا
0000-0002-9153-7940
دانشجوی دکتری باستانشناسی دانشگاه تهران
mehdi.mousavinia@yahoo.com
محمدرضا
نعمتی
استادیار پژوهشکدۀ باستانشناسی سازمان میراث فرهنگی
mohamadreza1973@gmail.com
10.22059/jarcs.2017.61778
قلعه ایرج، با حدود 190 هکتار وسعت، یکی از محوطههای تاریخی مهم ایران در دشت تهران است. تاکنون مطالعات پراکندهای راجعبه این محوطه انجام پذیرفته که هیچگاه نتوانسته است آنچنانکه باید، ابعاد تاریخی و باستانشناسی قلعه ایرج را شناسایی کند. تمامی مطالعات پیشین، تنها بر مشاهدۀ دادههای سطحی محوطه و بقایای معماری حصار مبتنی بوده است؛ از اینرو، نمیتوان با اطمینان درخصوص برخی از ابعاد باستانشناسی قلعه ایرج، اظهارنظر دقیقی ارائه داد؛ ازجمله اینکه، قلعه ایرج در چه برههای از تاریخ ایران ساخته شده و بهواقع چه کاربریای داشته است؟ در نوشتار حاضر تلاش میشود با تحلیل دادههای باستانشناسی یافتشده از بررسیها و کاوش محوطه به همراه متون تاریخی منطقه، ضمن فهم بهتر قلعه ایرج در بافت تاریخ دشت تهران، به دو پرسش کلیدی محوطه، «تاریخ» و «کاربری» قلعه ایرج، پاسخ داده شود.
قلعه ایرج,بررسی باستانشناسی,تاریخگذاری,کاربری,تصاویر ماهوارهای
https://jarcs.ut.ac.ir/article_61778.html
https://jarcs.ut.ac.ir/article_61778_d6ba36cdc868ef8ee13764b764198fd6.pdf
دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
مطالعات باستان شناسی
2251-9297
2676-4288
8
2
2017
02
19
بررسی تغییرات فرهنگی دامنههای غربی الوند از دورۀ مسوسنگ تا پایان عصر آهن بر اساس نتایج بررسی باستانشناختی دشت میانکوهی تویسرکان
209
227
FA
ﺭﺿﺎ
ﻧﻆﺮﻱ اﺭﺷﺪ
استادیار ﺩاﻧﺸﮕﺎﻩ ﺁﺯاﺩ اﺳﻼﻣﻲ ﻭاﺣﺪ ﻫﻤﺪاﻥ
rnazari77@yahoo.com
خلیل الله
بیک محمدی
0000-0003-3804-3930
دانشجوی دکترای باستان شناسی دانشگاه محقق اردبیلی
khalil_bm@yahoo.com
10.22059/jarcs.2017.61779
بررسی و شناسایی باستانشناختی به روشهای گسترده یا فشرده، از رایجترین روشهای کاربردی برای شناخت آثار، تغییرات فرهنگی و زیستبوم فرهنگی است؛ بررسی و شناسایی دشتها، درهها و مناطق مختلف، قطعاً نتایجی را دربر دارند که در کنار یکدیگر میتواند اطلاعات جامع و کاملی از چگونگی حضور و برهمکنش جوامع باستانی ارائه دهد. دشتهای دامنههای مختلف رشتهکوه الوند و بهطور اخص، دشت مرتفع میانکوهی تویسرکان از جمله مهمترین مناطق شرق زاگرس مرکزی است که همواره موردتوجه جوامع مختلف انسانی بوده و از پتانسیل بالایی جهت مکانگزینی زیستگاهها و استقرارگاههای جوامع اولیه برخوردار بوده است. در زمستان 1391، در راستای اجرای طرح پژوهشی «بررسی، شناسایی، مستندسازی تکمیلی و ثبت آثار باستانی شهرستان تویسرکان»، با هدف شناسایی و ثبت محوطههای باستانی و آثار تاریخی واجد شرایط، این منطقه بهصورت فشرده (پیمایشی) مورد بررسی باستانشناختی قرار گرفت. برآیند عملیات بررسی، شناسایی 44 محوطه از دوران مسوسنگ تا ادوار متأخر اسلامی بود. در این میان، از 3 محوطه آثار دورۀ مسوسنگ، در 4 محوطه آثار دورۀ مفرغ و تنها از 2 محوطه آثار عصر آهن شناسایی شد. دورۀ مسوسنگ این منطقه با سفالهای شاخص نوع دالما، ظروف پایهدار منقوش موسوم به BOB؛ عصر مفرغ با سفال یانیقی و عصر آهن نیز با سفالهای نوع نخودی و خاکستری مورد مطالعه قرار میگیرند. پژوهش پیشِرو به مطالعه و تحلیل الگوی پراکنش و توزیع مکانی استقرارهای انسانی در دورههای مسسنگی تا آهن، برآورد سلسلهمراتب مکانهای باستانی و ارتباط فضایی آنها در کرانۀ غربی رشتهکوه الوند با یکدیگر و مناطق فرهنگی همجوار میپردازد.
بررسی باستانشناختی,تویسرکان,مسوسنگ,مفرغ,آهن
https://jarcs.ut.ac.ir/article_61779.html
https://jarcs.ut.ac.ir/article_61779_fe573a47600c2540f758be2014cd64a2.pdf
دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
مطالعات باستان شناسی
2251-9297
2676-4288
8
2
2017
02
19
برآورد جمعیت در سیستان بر پایۀ مطالعات باستانقومشناسی
229
243
FA
زهیر
واثق عباسی
دانشجوی دکترای باستان شناسی دانشگاه مازندران
r.vasegh@stu.umz.ac.ir
رحمت
عباس نژاد سرستی
0000000313658904
استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه مازندران
r.abbasnejad@umz.ac.ir
حمیدرضا
قربانی
استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه بیرجند
ghorbani.hr@birjand.ac.ir
محمدصادق
روستایی
دانشجوی دکترای باستان شناسی دانشگاه مازندران
roostaei.sadegh@gmail.com
10.22059/jarcs.2017.61780
امروزه، موضوع برآورد جمعیت جوامع باستانی یکی از موضوعات مهم در باستانشناسی است. یکی از راههای جمعیتنگاری باستانی، تحلیل آماری دادههای معماریِ حاصل از بررسی روستاهای امروزی است. منطقۀ سیستان ایران از نظر پژوهشهای باستانقومشناسی بهدلیل دارابودن ظرفیتهای باستانشناسی و قومنگاری، دارای اهمیت زیادی است. بهمنظور دستیافتن به اهداف این پژوهش، روستاهای سیستان از منظر قومنگاری، عوامل محیطی، مسائل آبی و درجۀ زندگی اصیل روستایی مطالعه و از میان آنها، سه روستای واصلان، عباسآباد پیری و کرکو برای تحقیق انتخاب شدند. با استناد به این مطالعات، جمعیت منطقۀ سیستان ۳۸ نفر در هکتار برآورد شده است. عدد ۵ ± ۵۷ نفر در هکتار، برآوردی است برای جمعیت شهر سوخته که نگارندگان مقاله با لحاظنمودن متغیرهایی نظیر اندازه و الگوی استقرار، نوع معیشت و تخصصگرایی در این محوطه به آن دست یافتهاند. بنابراین، شهر سوخته در زمان اوج شکوفایی (دورۀ II) بین ۴۲۰۰ تا۵۰۰۰ نفر جمعیت داشته است. این برآورد، نظرانسانشناسان را مورد تأیید قرارداده است.
سیستان,شهر سوخته,باستانقومشناسی,برآورد جمعیت,جمعیتنگاری باستانی
https://jarcs.ut.ac.ir/article_61780.html
https://jarcs.ut.ac.ir/article_61780_bdf181bebfbbe9ce3bcf6dbb3afabc23.pdf