دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
مطالعات باستان شناسی
2251-9297
2676-4288
3
1
2011
08
23
درآمدی بر باستانشناسی و سیاست
1
13
FA
بهرام
آجرلو
استادیار دانشگاه هنر اسلامی تبریز
jarcs37@ut.ac.ir
از همان آغاز، باستانشناسی برای سیاستمداران کاربرد سیاسی داشته است. سیاستمداران، باستانشناسی را برای تخریب و یا خلق تاریخ و هویتهای کاذب ملّی و قومی بهکار گرفتهاند؛ و یا اینکه تلاش کردهاند به یاری باستانشناسی و با بسترسازیهای فرهنگی، پدیدههای اجتماعی-ـسیاسیِ جامعه را کنترل و هدایت کنند؛ همچنین نقش مهم باستانشناسی در گسترش توریسم فرهنگی و منافع اقتصادی آن از نظر سیاستمداران دور نمانده است. باستانشناسی را میتوان در پشت پدیدههای سیاسی ناسیونالیسم، قومگرایی، تجزیهطلبی، انترناسیونالیسم و یا فدرالیسم مشاهده کرد و هم اینکه باستانشناسی، مدارک تاریخی موردنیاز سیاستمداران را برای اثبات حقانیت ایدههای سیاسی ایشان فراهم میکند. باستانشناسی و سیاست در تعامل با یکدیگرند. باستانشناسی مارکسیست با یک انقلاب قهرآلود ایدئولوژیکی شکل گرفت و بهمدّت هفتاد سال، بخشی از پیکر? ایدئولوژی سیاسی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی باقی ماند. باستانشناسیهای ناسیونالیست و نژادپرست در خدمت حکومتهای تمامیتخواه قرار گرفتند تا جامعه مشروعیت تاریخی آنها را بپذیرد؛ در فلسطین اشغالی نیز صهیونیسم بهوسیل? باستانشناسی کوشیده است به آرمانشهر اسرائیلِ باستان تجسم تاریخی بخشد؛ و یا اتحادی? اروپا بدینشیوه در تلاش است که واگرایی تاریخی ملل اروپایی را به همگرایی قرن بیست و یکم متحوّل کند. هرچند که باستانشناسی را از سیاست، گریزی نیست اما بهنظر میرسد که تنها راه حل مسئله، ترسیم چشم انداز جهانی باستانشناسی در چهارچوب میراث مشترک جهانی و نیز توسع? رهیافت انسانشناختی در باستانشناسی است.
اتحادیۀ اروپا,باستانشناسی,صهیونیسم,مارکسیسم,ناسیونالیسم
https://jarcs.ut.ac.ir/article_28692.html
https://jarcs.ut.ac.ir/article_28692_b1524c8b56331be9a3b5d675b7f48bd2.pdf
دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
مطالعات باستان شناسی
2251-9297
2676-4288
3
1
2011
08
23
شاخصههای فرهنگی شمال غرب ایران در دوره اشکانی (با نگاهی به یافتههای فصل دوم کاوش در تپه کهنه پاسگاه تپه سی)
15
43
FA
بایرام
آقا لاری
دانش آموخته کارشناسی ارشد باستان شناسی دانشگاه تهران
jarcs36@ut.ac.ir
مصطفی
ده پهلوان
دانشجوی دکتری باستانشناسی دانشگاه تهران
jarcs35@ut.ac.ir
منطقة شمالغرب ایران در دورة اشکانی، بخشی از ایالت نیمه مختار آتروپاتن بوده است. این منطقه در دوران اشکانی در معرض تحوّلات و رخدادهای سیاسی ـ فرهنگی متعدّدی قرار گرفته است ولی با این وجود در مطالعه و شناسایی این منطقه با فقر مواد فرهنگی، دورة اشکانی مواجه هستیم. هرینک و کامبخشفرد نیز به این موضوع اذعان داشتهاند. در دو دهة اخیر، بررسیهای میدانی و کاوشهای متعددی در منطقه صورت گرفته است که مطالعه و بررسی دادههای آنها یقیناً افق روشنتری از دورة اشکانی منطقة شمال غرب ایران را پیش روی ما قرارخواهدداد. یکی از این موارد، محوطة کهنة پاسگاه تپه سی است که در راستای پروژة نجاتبخشی سد خداآفرین در کنار دیگر محوطهها در قالب دو فصل مورد کاوش قرار گرفته است. با توجه به فقر مادّی منطقه در دورة اشکانی، بیشک مواد و دادههای بهدست آمده از این محوطه، بخشی از خلأ و ابهامات مادّی ـ فرهنگی و چگونگی تعاملات فرهنگی منطقه را پوشش خواهد داد. بدین منظور، نگارندگان در این مقاله سعی در معرّفی و مطالعة تطبیقی یافتههای دورة اشکانی این محوطه با دیگر محوطههای همزمان دارند تا به گونهای، گامی مؤثر در مطالعة کمّی و کیفی دادهها و میزان تعاملات دوسویه در شمال غرب ایران با مناطق همجوار در دورة اشکانی برداشته باشند.
آتروپاتن,اشکانی,خداآفرین,شمال غرب,کهنه پاسگاه تپه سی
https://jarcs.ut.ac.ir/article_28693.html
https://jarcs.ut.ac.ir/article_28693_e57f8b170b49046cf3544356afd369c0.pdf
دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
مطالعات باستان شناسی
2251-9297
2676-4288
3
1
2011
08
23
طراحی سبزراههای شهری برای ایجاد پیوستگی بین ساختارهای طبیعی ـ تاریخی درونشهری(مطالعه: شهرری)
45
64
FA
هما
ایرانی بهبهانی
دانشیار دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران
jarcs34@ut.ac.ir
مریم
برنجی
کارشناس ارشد طراحی محیط زیست دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران
jarcs33@ut.ac.ir
در سالهای اخیر با افزایش روند گسترش شهرها، علاوه بر کاهش تدریجی محیطهای طبیعی درونشهری، پیوستگی بین محیطهای طبیعی نیز از بین رفته بهطوریکه محیطهای طبیعی درونشهری همچون لکههایی مجزا از بستر طبیعی پیرامون شهر درون بافت شهری محصور شدهاند. از طرفی آثارتاریخی درون شهرها، که به عنوان تنها نشانههای باقی مانده از تمدنهای قبل مطرح بوده، نیز همچون محیطهای طبیعی تحت تأثیر روند گسترش شهرها و افزایش جمعیت، در معرض نابودی قرارگرفته و از کیفیت آنها کاسته شده است. هدف اصلی این تحقیق، ایجاد پیوستگی و حفاظت توسط مسیرهای سبز بین ساختارهای طبیعی و تاریخی درون و اطراف شهرهاست بهطوریکه شبکهای به هم پیوسته و مرتبط از ساختارهای طبیعی و تاریخی ایجاد شود. در این تحقیق از تلفیق دو رویکرد زیستمحیطی منظر و تاریخی استفاده شده است تا دیدی همهجانبه نسبت به هر دو ساختارطبیعی و تاریخی ایجاد شود. روش پژوهش در این تحقیق، عبارت است از: جمعآوری و تحلیل اطلاعات، مشخص کردن ساختارهای طبیعی و تاریخی ری، رویهم گذاری ساختارهای طبیعی و تاریخی در جهت رسیدن به مهمترین ارتباطات بین آنها برای ایجاد مسیرهای سبز، تعریف مسیرهای سبز اصلی و در نهایت تعریف شبکه طبیعی ـ تاریخی. به منظور برآورده کردن هدف تحقیق، شهرری به عنوان شهری تاریخی که نشانههای تمدن چندهزار ساله را در خود داراست و دارای پتانسیلهای طبیعی متعددی از جمله فضاهای سبز و باز فراوان در درون و اطراف شهر است به عنوان نمونة مورد مطالعه انتخاب شده است. نتیجة این تحقیق، ارائة طرح راهبردی، برای ایجاد شبکه پیوستة تاریخ و طبیعت توسط مسیرهای سبز بوده تا ضمن حفاظت از ساختارهای طبیعی و تاریخی درونشهری، شبکه ای یکپارچه و مرتبط از این دو ساختار نیز ایجاد شود.
پیوستگی,تاریخ,ری,طبیعت,مسیر سبز
https://jarcs.ut.ac.ir/article_28694.html
https://jarcs.ut.ac.ir/article_28694_cd1a34db852b31c70d9b04057ee25a7c.pdf
دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
مطالعات باستان شناسی
2251-9297
2676-4288
3
1
2011
08
23
تحلیل تکوین فرهنگهای مفرغ قدیم در شمال غرب ایران
66
80
FA
احمد
چایچی امیر خیز
عضو هیئت علمی پژوهشکدة باستان شناسی
jarcs32@ut.ac.ir
عصر مفرغ قدیم در خاورمیانه، مقارن با رویدادهای بزرگی مانند تشکیل اوّلین دولتشهرها، آغاز شهرنشینی و گسترش خط و کتابت است. آثار فرهنگی در ابتدای این دوره، در بسیاری از مناطق خاورمیانه شامل قسمت غربی ایران، قفقاز، آناتولی، لوانت و شمال میانرودان همانندیهای شگفتآوری از خود نشان میدهند و به اسامی مختلفی نامگذاری شدهاند. با وجود سابقة طولانی در پژوهشهای این دوره، دادههای موجود در تحلیل تحوّلات آن از ارزش یکسانی برخوردار نیست که از علّتهای آن میتوان به حجم و نوع متفاوت کارهای میدانی و دادهها، روشهای میان رشتهای متفاوت، پیشداوریها و زمینههای ذهنی ناشی از تحوّلات بینالمللی اشاره کرد. در طی سه دهة اخیر، کاوشها و بررسیهای متعدّد باستانشناختی در شمالغربی و مناطق مرکزی ایران صورت گرفته که دامنة نفوذ این فرهنگ را به طرف مشرق، گسترش چشمگیری داده و منطقة ارومیه را به همراه حوضة ارس و رودخانة کورا در قلب این فرهنگ قرار داده است.علاوه بر این، مطالعات میانرشتهای چندی در این ارتباط به انجام رسیده است که برخی از آنها در قالب پایاننامههای دکتری ارائه گردیده و اطلاعات فراوانی را در اختیار ما قرار داده است. مقاله حاضر، کوششی است در تحلیل نتایج حاصل از این تحقیقات و بررسی تحوّلات این دوره که با توجه به زمینة جغرافیایی و ارتباطات آن با مناطق همجوار صورت گرفته است.
ایران مرکزی,زاگرس مرکزی,شمالغرب ایران,مفرغ قدیم
https://jarcs.ut.ac.ir/article_28695.html
https://jarcs.ut.ac.ir/article_28695_7d100326cc6d894d25f3ae9c421853ac.pdf
دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
مطالعات باستان شناسی
2251-9297
2676-4288
3
1
2011
08
23
شناسایی منابع فلزی استحصال نقره برای ضرب سکّههای اشکانی
در استان ماد بزرگ با روش PIXE
79
88
FA
فرهنگ
خادمی ندوشن
دانشیار گروه باستان شناسی دانشگاه تربیت مدرس
jarcs31@ut.ac.ir
محمد
نایب پور
استادیار دانشگاه علوم انتظامی تهران
jarcs30@ut.ac.ir
بیتا
سودایی
عضو هئیت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین ـ پیشوا
jarcs29@ut.ac.ir
با مطالعة ترکیب درصد فلزّی مسکوکات نقرهای میتوان به تحلیل و توضیح مکانهای ضرب سکّه و شناسایی معادن آنها پرداخت. از سوی دیگر در دور? اشکانیان برای اولین بار شاهد نام ضرابخانه بر روی مسکوکات هستیم که میتواند راهگشای مسائل اقتصادی، سیاسی و حتی شناسایی معادن آنها باشد. سکّههای مورد مطالعه، مربوط به ضرابخانة همدان بوده و از معادن نقره بهصورت غالگذاری استحصال شده است. ترکیبات این مسکوکات، شبیه به ترکیبات مواد معدنیِ برداشت شده برای ضرب سکّه است. افزایش جمعیت و گستردگیِ دادوستد علاوه بر ذوب مجدّد فلز نیاز به منابع جدید را ضروری مینماید.
در این مقاله با مطالعة ترکیبات شیمیایی سکّههای اشکانی، به شناسایی معادن و کارگاههای مورد استفاده در ضرب سکّه میپردازیم، تا حداقل تعداد کارگاههای ذوب فلز نقره را در یک ضرّابخانه و در زمان حکمرانی پادشاهان این سلسله مشخص مینماییم.
اشکانیان,ترکیبات شیمیایی.,سکّه,کارگاههای ذوب فلز,نقره
https://jarcs.ut.ac.ir/article_28696.html
https://jarcs.ut.ac.ir/article_28696_76efe7aaf03a135a2a52994dd5dc9d12.pdf
دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
مطالعات باستان شناسی
2251-9297
2676-4288
3
1
2011
08
23
معرفی دوازده گونه از آرایههای گچی در تزئینات معماری دوران اسلامی ایران
براساس شگردهای فنّی و جزئیات اجرایی
89
1069
FA
احمد
صالحی کاخکی
استادیار دانشگاه هنر اصفهان
ahmadsalehikakhki@yahoo.com
حسام
اصلانی
عضو هیئت علمی و دانشجوی دکتری دانشگاه هنر اصفهان
garcs@ut.ac.ir
براساس مطالعات میدانی و بررسیهای مقدّماتی آزمایشگاهی بر روی آثار تزئینی گچی در ایران دوران اسلامی، مشخص گردید که کمینه 12 گونة مختلف از تزئینات، گچی وجود دارند که در هرگونه، جزئیات فنی بهکار گرفته شده در اجرا، بسته به مواد متشکله و روش عملآوری، شیوة شکلدهی، و میزان برجستگی تزئینات متفاوت است. برخلاف دو نوع طبقهبندی رایج پیشین که بر اساس شیوة شکلدهی و میزان برجستگی انجام میگرفت، این نوع طبقهبندی، چون براساس جزئیات فنی و روش اجرایی تزئینات ارایه میگردد، همخوانی بیشتری با اهداف فنشناسی آثار داشته و در حوزة باستانشناسی و نیز حفاظت و مرمّت، کارایی مؤثّرتری خواهد داشت. براساس جزئیات فنی، تزئینات گچی در آرایش معماری دوران اسلامی ایران به گونههایِ تزئینات گچی با برجستگی زیاد، نیمبرجسته، قالبی، کُشتهبُری، کُپبُری، تلفیق با مصالحی چون شیشه یا کاشی، تزئینات گچی مجوّف شامل دو نوع تُنگبُری و مشبک، فتیلهای، گچبری روی آیینة تخت، گچبری روی سیم گِل، و معرقهای گچی، قابل تقسیم است.
ایران,تزئینات معماری,دوران اسلامی,فنشناسی,گچبری
https://jarcs.ut.ac.ir/article_28697.html
https://jarcs.ut.ac.ir/article_28697_fe00ba682154613f29d869bb3dea9158.pdf
دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
مطالعات باستان شناسی
2251-9297
2676-4288
3
1
2011
08
23
در باب روندهای تطوّر سفالگری در قلعهخان بجنورد
107
131
FA
عمران
گاراژیان
استادیار دانشگاه نیشابور
jarcs27@ut.ac.ir
وحید
عسگر پور
دانشجوی دکترای باستان¬شناسی پیش از تاریخ دانشگاه تهران
jarcs26@ut.ac.ir
در این مقاله در بستر شرح نظریات معطوف به تطوّر فرهنگی در انسانشناسی و باستانشناسی و ارائ? تاریخچ? مختصری برای این نظریات، سیر تطوّری سفالگری در لایههای مربوط به دوران پیش از تاریخ قلعهخان مورد بررسی و مداقه قرار میگیرد. با به آزمون گذاشتن متغیرهای مختلف سفالگری چنین بحث خواهد شد که هرچند تطوّرگرایی فرهنگی قادر است خط سیر دگرگونیهای در زمانی را بر روی مواد فرهنگی، توصیف و تا حدّی تبیین کند، با این حال، بررسی جامع این تطوّرات، بدون در نظر گرفتن زیستبوم (شامل زمینسیما، سازمان اجتماعی، مناسبات اجتماعی درونی و برونی، مناسبات با دیگر محتویات محیطی و نحو? تعامل با محیط زیست) امکانپذیر نبوده و تفاسیر واقعنمایی را بهدست نمیدهند. از میان سنجشهای متنوع آماری بحث میشود که تطوّر سفالگری در قلعهخان هرچند رو به پیچیدگی و گستردگی میگذارد، اما این بهمعنای تکامل فناوران? آن نیست؛ سفالینهها در طول زمان تنها تغییر با از صورتی بهصورتی دیگر، خود را با زیستبوم خویش منطبق میساختهاند.
باستانشناسی تطوّری,تطوّر فرهنگی,سفالگری,قلعهخان
https://jarcs.ut.ac.ir/article_28698.html
https://jarcs.ut.ac.ir/article_28698_8430fea9f157686b7f28764dbca0adec.pdf
دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
مطالعات باستان شناسی
2251-9297
2676-4288
3
1
2011
08
23
گاهنگاری مطلق و نسبی تپة سگزآباد دشت قزوین
133
158
FA
حسن
فاضلی نشلی
0002-0724-365X
دانشیار گروه باستانشناسی دانشگاه تهران
hfazelin@ut.ac.ir
حجت
دارابی
دانشجوی دکتری باستانشناسی دانشگاه تهران
jarcs25@ut.ac.ir
یوسف
فلاحیان
عضو هیئت علمی پژوهشکده باستانشناسی
jarcs24@ut.ac.ir
رضا
ناصری
دانشجوی کار شناسی ارشد دانشگاه تهران
jarcs23@ut.ac.ir
تپة سگزآباد از جمله اوّلین محوطههایی است که طی سلسله پژوهشهای باستانشناس دانشگاه تهران در دشت قزوین مورد کاوش قرار گرفته است؛ نتایج این پژوهشها حاکی از وجود استقراری مداوم از اواخر هزارة سوم تا اواسط هزارة اوّل ق.م. میباشد. اما طی کاوش اخیر دانشگاه تهران در مهر و آبان سال 1387، تپة سگزآباد تاریخگذاری مطلق شد. براساس نتایج به دست آمده، استقرار محوطه در حدود 1700 ق.م. شروع شده و نیز جنوب تپه، حاوی لایههای استقراری اواسط هزارة چهارم ق.م. میباشد؛ طی این کاوش، مشخص شد که حدّفاصل بین دو محوطة سگزآباد و قبرستان احتمالاً دارای لایههای استقراری نیمة دوم هزارة چهارم ق.م. میباشد که به وسیلة حجم بالای رسوبات، دفن شده است؛ بر این اساس، این احتمال نیز میرود در دورة مس سنگیِ جدید، استقرار تپه قبرستان به طرف شرق گسترش یافته باشد.
تپه سگزآباد,عصر آهن,عصر مفرغ,گاهنگاری,مس سنگی جدید
https://jarcs.ut.ac.ir/article_28699.html
https://jarcs.ut.ac.ir/article_28699_b434c50b2f8d18cc1fce658fb49ec228.pdf
دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
مطالعات باستان شناسی
2251-9297
2676-4288
3
1
2011
08
23
مکانیابی آتشکدههای چهارگانۀ مِهر نِرسی:
بررسی آتشکدههای مسیر بیشابور ـ اردشیرخُره
159
176
FA
جواد
نیستانی
استاد¬یار گروه باستان¬شناسی دانشگاه تربیت مدرّس
jarcs47@ut.ac.ir
عباس
نامجو
دانشجوی دکتری باستان¬شناسی دانشگاه تربیت مدرّس
jarcs22@ut.ac.ir
مهدی
موسوی کوهپر
استاد¬یار گروه باستان¬شناسی دانشگاه تربیت مدرّس
jarcs21@ut.ac.ir
به نوشته طبری و بنابر تحقیقات تاریخی، مهرنرسی وزیر اعظم بهرام پنجم(439 ـ 421م.) در ولایت اردشیرخره، بناهای زیادی ساخت. او ضمن ساخت بناهای عامالمنفعه، چهار آتشکده در چهارروستا از منطقه دشت بارین از ولایت اردشیرخُره بنا نهاد. مقال? حاضر مکانیابی دقیق آتشکدههای یادشده براساس آگاهیهای موجود در منابع تاریخی، مطالعه مسیرهای ارتباطی بین شهر بیشاپور و اردشیرخُره بنابر تحقیقات میدانی و باستان شناسی و بررسی ویژگیهای معماری آتشکدههای موجود بر سر راه دو مسیر اصلی و عمد? این دو شهر است. بدینمنظور عمد? تحقیقات باستان شناسی دراینباره بررسی شده و مورد نقد قرارگرفته و پیشنهادی برای تعیین موقعیت آتشکدههای یادشده، ارائه گردیده است.
آتشکده,اردشیرخُره,بیشابور,ساسانیان,فارس,مهر نرسی
https://jarcs.ut.ac.ir/article_28700.html
https://jarcs.ut.ac.ir/article_28700_fdc3f242b11b5d459be1640b88e7b2ff.pdf
دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
مطالعات باستان شناسی
2251-9297
2676-4288
3
1
2011
08
23
نگاهی تحلیلی به باستانشناسی و جایگاه آن در ایران
177
194
FA
سیما
یداللهی
استادیار گروه باستان شناسی دانشگاه تهران
jarcs20@ut.ac.ir
عباس
یلوه ای
دانشجوی دکتری گروه باستان شناسی دانشگاه تهران
jarcs19@ut.ac.ir
حدود یک ونیم قرن پیش، چیزی بهنام یا با مضمون باستانشناسی، در ایران وجود قابل ملاحظهای نداشت امّا اکنون دارد. این شاخه از علوم انسانی، به عنوان یکی از پیامدهای نفوذ سیاسی اقتصادی جهان غرب در ایران ظاهر شد و پس از طی فراز و نشیبهایی، به وضعیت امروزی خود رسید؛ یعنی اکنون، باستانشناسی در سطوح مختلف جامع? ایران جایگاه خاصّی دارد. اما این یک سخن کلّی است، و اگر بر چشمانداز عمومی باستانشناسی در ایران نظر کنیم، ضرورت نقد را قویاً درک خواهیم کرد؛ که خود امری طبیعی است. از نظر رابطه با باستانشناسی و تلقی از این کلمه یا رشته و حرفه، امروزه چند سطح فرهنگی را میتوان در ایران از هم تمیز داد: عام? مردم که بدن? اصلی جامعه را تشکیل میدهند؛ اقشار تحصیلکرده ولی غیر باستانشناس؛ سیاستمداران و ارباب رسانه، به ویژه رادیو و تلویزیون که نمایندگی نظام سیاسی را به عهده دارند، و بالاخره جامع? باستانشناسی ایران؛ شامل دانشجویان و اساتید باستانشناسی در دانشگاهها و افراد شاغل در این رشته. با توجه به شرایط عمومی فرهنگی، اجتماعی و تاریخی در ایران، پیشبینی میشود جایگاه باستانشناسی در بین این چهار قشر، واجد تفاوتها و تشابهات خاصی باشد که آگاهی از آنها میتواند برای باستانشناسان ایرانی و جامع? باستانشناسی ایران مفید، و در عین حال، هشداردهنده باشد.
اقشارمختلف,باستانشناسی ایران,راهکارها,رسانهها,مبانی نظری,مشکلات
https://jarcs.ut.ac.ir/article_28701.html
https://jarcs.ut.ac.ir/article_28701_64ebca3faa614e9dc300a3a375c26198.pdf