@article { author = {ملاصالحی, حکمت الله}, title = {An Epistemological Approach to Concept of Material and Meaning in Archaeology}, journal = {Journal of Archaeological Studies}, volume = {9}, number = {1}, pages = {233-250}, year = {2017}, publisher = {Univarsity of Tehran}, issn = {2251-9297}, eissn = {2676-4288}, doi = {10.22059/jarcs.2017.64014}, abstract = {This paper demonatrates an Epistemological approach to the concept of material and meaning in archaeology. The starting point and the basic objective of this article is briefly concentrated on the epistemological analysis of very key concepts of material and meaning in archaeological studies. The interpretations and inferences of archaeological studies in this way have been based on material cultures as “archaeon” and production of meaning as “lost logoi” and “Lost or absent archai”. Archaeology in this respect as the inferential discipline in a very inevitable way is engaged with both material and meaning in their particular sense: Material as Cultural material or any material those could help archaeological interpretations as well as archaeological inferences to production of meaning introduced here as lost and absent meaning.}, keywords = {Anthropology,Material,Meaning,Cultural Material,material culture}, title_fa = {تأملی معرفت‌شناختی در مفهوم ماده و معنا در باستان‌شناسی}, abstract_fa = {این مقاله جستاری معرفت­شناختی پیرامون جایگاه ماده و معنا در باستان­شناسی است. باستان­شناسان با ماده­هایی درگیرند که یا فی­ حد ذاته اثر (Archaion) هستند یا مرتبط و منتسب به مدارک، شواهد، قرائن مادی و آثار مورد مطالعه­ی آن­ها. هر اثر، مدرک، ماده فرهنگی و فرهنگ مادی هماره ارجاع، اشاره و دلالت به چیزی به معنایی به نیت و غایتی دارد که بیرون از آن است، نه در درون و متّصل به آن، مدارک، شواهد و آثار مورد مطالعه­ی باستان­شناسان به­دلیل اثریّت و ماهیت مدرک بودنشان پیشاپیش فی­ حد ذاته خصیصه مرجوعیت دارند. مرجوعیت به معناها یا «لوگوس­» هایی که مفقود هستند. ارجاع، اشاره و دلالت به نیت­هـا،  غرض­هـا، هدف­هـا، مقصدهـا و غایت­هـا یا «آرخه» ­هایی دارنـد که در باسـتان­شـناسی مفقود و غـایب هسـتند. باستان­شناسی از این منظر هم دانش و دانـایی مـاده و هم معنا هم مـیدان گردآوری داده­های مشهود و هم مقام داوری بوده­های مفقود و هم مهارت، مهندسی و مدیریت کشف جام­های شکسته است و هم هنر، خرد، بصیرت، مهارت برکشیدن و برگرفتن و به­کف آوردن جرعه­ای­­ از باده معناهای ریخته. اما چگونه؟ درجه، دامنه مرجوعیت، ارجاع­پذیری ماده­ها و مدارک باستان­شناسی آن­قدر هست که بتوان از نردبان­های فرسوده و شکسته ماده­های الکن، خاموش، مخدوش، معیوب، متفرق، مثله و بی­نام باستان­شناختی به بام معناهای مفقود و غایب بر شد؟ می­توان از انکشاف ماده­های ملموس به اختفای معناهای مفقود و غایب نقب باستان­شناسانه زد و ره باستان­شنانه برد و به معرفت و منظری معتمد درباره روند­ها، رخدادها، واقعیت­های متوقف، منجمد و مفقود گذشته دستیافت؟ پاسخ به پرسشی از این دست و گشودن گره­های کور و فراز آمدن بر معضلاتی از این جنس هرچند سهل­الوصول نیست لیکن طرح و بحث، نقد و تحلیشان آنقدر هم بیهوده و بی­ثمر نخواهد بود.}, keywords_fa = {باستان‌شناسی,ماده,معنا,ماده فرهنگی,فرهنگ مادی}, url = {https://jarcs.ut.ac.ir/article_64014.html}, eprint = {https://jarcs.ut.ac.ir/article_64014_73a534fae47cef58d102075c6febc316.pdf} }