حامد محمدپور؛ الهام اندرودی؛ محمدحسن طالبیان
چکیده
در میانگاه شهر اردشیرخوره (شهر گور)، برجی چهارگوش، سازهای به شکل دایره و همچنین بارو و خندقی مدور قرار دارند که از شاخصترین ساختارهای این شهر به شمار میروند؛ اما در بخش شمال شرقی شهر اردشیرخوره، ...
بیشتر
در میانگاه شهر اردشیرخوره (شهر گور)، برجی چهارگوش، سازهای به شکل دایره و همچنین بارو و خندقی مدور قرار دارند که از شاخصترین ساختارهای این شهر به شمار میروند؛ اما در بخش شمال شرقی شهر اردشیرخوره، مکانی به نام «تختنشین» به شکل سکویی از سنگهای گرانوزن و پاکتراش و گودالی به شکل آبگیر باقی مانده است که افراد مختلفی از سدههای اولیه اسلامی تا امروز، به چیستی و کارکرد آن پرداختهاند. با این حال، هنوز دیدگاههای متفاوتی دربارۀ این مجموعه مطرح است؛ برای نمونه چهارتاقی واقع بر روی سکوی تختنشین با نامهایی مانند آتشگاه، قصر، طربال، آتشکده، دکان، آتشخانه، کوشک، ایرانکیاخره، ایوان، دکه، ایرانگرده، کاخ، عمارت، برج، خانه، چهارطاق و زیگورات نامیده شده است. افزون بر این، آبگیر کنار سکو نیز چشمه، غدیر، حوض آب، آبانبار و آبنما نامگذاری شده است. این اسامی متفاوت نمایانگر ناشناختگی و ابهام در ماهیت ساختههای مجموعۀ تختنشین است. تخریب بخش عمدهای از ساختمانهای مجموعۀ تختنشین و پنهان ماندن بقایای آن در زیر آوار در گذر زمان، سبب شده است که در اسناد و منابع مختلف کمتر به این مجموعه توجه شود. بنابراین با نقد دیدگاههای متفاوتی که پیرامون ساختههای این بنا وجود دارند، این پژوهش با هدف بازشناسی کارکرد مجموعۀ تختنشین به چگونگی ارتباط فضاها و چرایی ساخت آن در میانگاه شهر اردشیرخوره میپردازد. برای دستیابی به هدف یادشده از روش تفسیری-تاریخی با مطالعه و تحلیل منابع کتابخانهای، به بازخوانی گزارشهای باستانشناسی و سندهای تاریخی پرداخته شده است. همچنین از طریق بازدیدها و برداشتهای میدانی هم اطلاعات دقیقتر و جدیدتری به دست آمدند که راهگشای پژوهش بودند. به علاوه با تحلیل کالبدی و فضایی بناهای مشابهی همچون چهارتاقی و معبد آناهیتای شهر بیشاپور به مقایسه تطبیقی چهارتاقی و حوض آب در میانگاه شهر اردشیرخوره پرداخته شده است. در نتیجه، یافتههای پژوهش نشان میدهد که ساختمان روی سکو به شکل تالاری چلیپایی است که الگویی چهارتاقی دارد و در بستری همجوار و مشرف بر حوض دستساز در میانگاه شهر اردشیرخوره قرار گرفته است. به احتمال بر طبق گفتۀ ابن بلخی و بقایای آوار قابل مشاهده بر روی زمین، چهارطاقی مشابهی نیز وجود داشته است که مکان آن میتواند همجوار بنای موجود یا روبروی حوض دوم باشد. از این رو، این چهارطاقیها بهمثابۀ آتشگاهی پیوسته و متصل به حوض آب، ساختاری را پدید آوردهاند که نشان از الگویی رایج در شکلگیری مجموعههای آیینی دورهی ساسانی در ارتباط با آب و آتش مقدس دارد و این انگاره را به میان میآورد که میتواند با قرارگیری در کنار حوض آب مقدس و آتشگاه، نیایشگاهی برای ایزد بانو آناهیتا در یک مجموعۀ آیینی-تشریفاتی باشد