علی کاظمی لویه؛ فرزاد مافی؛ زرین فخار
چکیده
توانمندیهای زیستمحیطی از جمله عبور رودخانه سفیدرود از بخش مرکزی رودبار در جنوب گیلان و قرار گرفتن آن بر روی مسیر ارتباطی فلات مرکزی با شمال ایران باعث شده تا از دیرباز این منطقه مورد توجه گروهها ...
بیشتر
توانمندیهای زیستمحیطی از جمله عبور رودخانه سفیدرود از بخش مرکزی رودبار در جنوب گیلان و قرار گرفتن آن بر روی مسیر ارتباطی فلات مرکزی با شمال ایران باعث شده تا از دیرباز این منطقه مورد توجه گروهها و جوامع بشری باشد. از این رو موجب شده تا محوطههای بیشماری در سراسر منطقه به صورت تپهها، گورستانها و محوطههای باستانی پراکنده گردد. در خلال بررسیهای انجام شده در سالهای 1385 الی 1389 در منطقۀ مورد مطالعه، 19 محوطۀ دورۀ اشکانی با مواد فرهنگی شاخص متعلق به این دوره شناسایی گشت. این پژوهش به شیوه توصیفی و میدانی به بررسی وضعیت توپوگرافی، موقعیت جغرافیایی، راههای دسترسی و منابع آبی آثار پرداخته و نیز مواد فرهنگی و آسیب شناسی محوطه ها را مورد مطالعه قرار داده است. اغلب محوطههای بررسیشده شامل گورستان و تعدادی نیز استقرارگاههای کوچک است. محدودیت پتانسیلهای زیستمحیطی از مهمترین عواملی است که مانع شکلگیری شهرها و مراکز جمعیتی بزرگ در منطقه شده و با توجه به وجود مراتع، جنگلها و منابع آبی، به نظر میرسد زندگی مردم منطقه ضمن آشنایی با کشاورزی مبتنی بر دامداری بوده و شیوه رایج زندگی نیز از نوع نیمه کوچروی (به سبک عمودی) بوده است. تشابه سفالها و گورها در طول یک دره از پایینترین تا مرتفع ترین نقطه ارتفاعی از سطح دریا به خوبی گویای این موضوع است در این بررسی اغلب سفالهای ادوار تاریخی و اشکانی به رنگ قرمز، نارنجی، قهوه ای تیره و عموماً صیقلی به دست آمد و بیشتر گورها هم حفرهای ساده، پشته سنگی، دخمها ی، چهارچینه سنگی و بعضاً کلان سنگی است و از این حیث قابل مقایسه با سایر گورستانهای همدوره مانند طالش، رضوانشهر، دیلمان، املش، شاهپیر، چره در گیلان و گرمی در آذربایجان و بیستون در غرب کشور است. قطعات سفالی محوطه ها به دو نوع ساده و تزیینی تقسیم می شود و تعداد قطعات سفالهای تزیینی بیشتر از گونۀ دیگر مشاهده شد.