سیما یداللهی؛ عباس یلوه ای
دوره 3، شماره 1 ، شهریور 1390، ، صفحه 177-194
چکیده
حدود یک ونیم قرن پیش، چیزی بهنام یا با مضمون باستانشناسی، در ایران وجود قابل ملاحظهای نداشت امّا اکنون دارد. این شاخه از علوم انسانی، به عنوان یکی از پیامدهای نفوذ سیاسی اقتصادی جهان غرب در ایران ...
بیشتر
حدود یک ونیم قرن پیش، چیزی بهنام یا با مضمون باستانشناسی، در ایران وجود قابل ملاحظهای نداشت امّا اکنون دارد. این شاخه از علوم انسانی، به عنوان یکی از پیامدهای نفوذ سیاسی اقتصادی جهان غرب در ایران ظاهر شد و پس از طی فراز و نشیبهایی، به وضعیت امروزی خود رسید؛ یعنی اکنون، باستانشناسی در سطوح مختلف جامع? ایران جایگاه خاصّی دارد. اما این یک سخن کلّی است، و اگر بر چشمانداز عمومی باستانشناسی در ایران نظر کنیم، ضرورت نقد را قویاً درک خواهیم کرد؛ که خود امری طبیعی است. از نظر رابطه با باستانشناسی و تلقی از این کلمه یا رشته و حرفه، امروزه چند سطح فرهنگی را میتوان در ایران از هم تمیز داد: عام? مردم که بدن? اصلی جامعه را تشکیل میدهند؛ اقشار تحصیلکرده ولی غیر باستانشناس؛ سیاستمداران و ارباب رسانه، به ویژه رادیو و تلویزیون که نمایندگی نظام سیاسی را به عهده دارند، و بالاخره جامع? باستانشناسی ایران؛ شامل دانشجویان و اساتید باستانشناسی در دانشگاهها و افراد شاغل در این رشته. با توجه به شرایط عمومی فرهنگی، اجتماعی و تاریخی در ایران، پیشبینی میشود جایگاه باستانشناسی در بین این چهار قشر، واجد تفاوتها و تشابهات خاصی باشد که آگاهی از آنها میتواند برای باستانشناسان ایرانی و جامع? باستانشناسی ایران مفید، و در عین حال، هشداردهنده باشد.