منصور حسین پور میزاب؛ مهدی محمدزاده؛ امین مرادی
چکیده
بر اساس آنچه در نتایج پژوهشهای پیشین در زمینههای تاریخ معماری و باستانشناسی به چشم میخورد؛ بزرگترین تاق آجریِ جهان اسلام طیِ دورة ایلخانی (654-750 ه.ق)، در بقایای امروزیِ منسوب به علیشاه جیلانی ...
بیشتر
بر اساس آنچه در نتایج پژوهشهای پیشین در زمینههای تاریخ معماری و باستانشناسی به چشم میخورد؛ بزرگترین تاق آجریِ جهان اسلام طیِ دورة ایلخانی (654-750 ه.ق)، در بقایای امروزیِ منسوب به علیشاه جیلانی وزیر سلطان محمد خدابنده اولجایتو و در شهر تبریز اجرا شده است. در پژوهش پیشرو با اثبات ضعف سازهای حجم معماریِ منسوب به علیشاه جهت اجرای چنان تاق عظیمی در دهانهای نزدیک به سی متر، ضمن آنکه نتایج مطالعات پیشین مورد تردید واقع شده است، عدم انطباق بقایای معماری امروزی با مسجد اشاره شده در متون تاریخی تأیید شده است. بدین ترتیب پس از پاسخدهی به این مسئله که آیا حجم آجری منسوب به علیشاه جیلانی قابلیت اجرای چنان تاقی را داشته است یا خیر، ضمن آنالیز استاتیکی و تحلیل مشخصات سازهای بقایای معماریِ موجود و مقایسة نتایج بهدستآمده با گزارشهای تاریخی پیرامون مسئله تاق در بنای مزبور، نتایج این پژوهش نقش تعیینکنندهای در بازبینیِ هویت معماری این بنا داشته است. مطابق نتایج بهدستآمده، تنش حاصل از بارگذاریِ ناشی از وزن هر نوع تاق در بنای مورد نظر، فراتر از پتانسیلهای مکانیکیِ سازه بوده و منجر به فروپاشی پایهها در هر شرایط خواهد شد. از این دیدگاه، هیچ نوع پوششی از نوع تاق در هیچ بازة زمانی در بقایای معماری منسوب به علیشاه جیلانی قابل اجرا نبوده است- به نظر میرسد گراور طراحیشده توسط شاردن بیانگر تصویر دقیقی از بنای علیشاه قبل از الحاق بخش جدید جنوبی بدان باشد و اتصال بخش جنوبی پس از اوایل قرن هفدهم میلادی (سال ترسیم این گراور) صورت گرفته است- و هیچ رابطهای میان بقایای امروزی منسوب به علیشاه و مسجد ساختهشده توسط علیشاه وزیر با بزرگترین تاق آجری جهان اسلام وجود ندارد؛ به همین ترتیب، نمیتوان حجم معماری U شکل در تبریز را به علیشاه جیلانی نسبت داده و متعلق به او دانست.