بهروز افخمی؛ نعمت حریری؛ سمانه فرخی عیسوند
چکیده
انسان، اساساً موجودی اخلاقی است که در فرآیند زمان، جنبههای اخلاقی آن نمود پیدا کرده است. امروزه با جمعگرایی و فعالیتهای جمعی، خواست فطری آدمی به شکل دیگری در امور و فعالیتهای شغلی و حرفهای ...
بیشتر
انسان، اساساً موجودی اخلاقی است که در فرآیند زمان، جنبههای اخلاقی آن نمود پیدا کرده است. امروزه با جمعگرایی و فعالیتهای جمعی، خواست فطری آدمی به شکل دیگری در امور و فعالیتهای شغلی و حرفهای جلوهگر شده است که تحت عنوان «اخلاق حرفهای» از آن نام برده میشود؛ اخلاق حرفهای در تمامی دانشها، ضرورتی انکارناپذیر است که اصول مدون آن برای هر رشتة دانشگاهی تدوین شده است؛ به طوری که فقدان آن در هر رشتهای، به آن آسیب میزند. در مجامع باستانشناسی جهان، نزدیک به سه دهه است که پژوهشگران حوزۀ باستانشناسی کارهای خود را مبتنی بر اخلاق حاکم در این حرفه پیش میبرند. با وجود این، دانش باستانشناسی ایران که عمری هفتادساله دارد، اخلاق حرفهای را در آموزش و عمل تجربه نکردهاست! هدف این مقاله، علاوه بر تبیین جایگاه اخلاق در باستانشناسی جهان، نشان دادن فقدان جایگاه اخلاق حرفهای در آموزش و عمل باستانشناسی ایران است. این پژوهش با رویکردی انتقادی، موضوعاتی همچون اهمیت اخلاق، پیشینه و چارچوب اخلاق در باستانشناسی، اخلاق در تئوری و عمل باستانشناسی ایران را نقد و بررسی کرده است.